قنادی مردگان
کامل شده:) کابوسهایی که هر شب از خواب میپراندنش، صبحها با بدنی کبود و زخمی از خواب بیدار میشد. روانپزشک کاری از پیش نبرد بود، و رمال هم فقط اوضاع را بد تر کرد. اما آنچه نمیدانست این بود که اون هیولای درون کابوسهاش، نه توهم بود و نه خیال... کوکوی