ووت بده پدسگ!
____________________________
_همون که گفتم!..من از حرفم پایین نمیام
_کیم تهیونگ!میفهمی چی میگی؟
_من میفهمم چی میگم جئون! باز هم میگم توقع نداری که همون روز اول با خوبی و خوشی زندگیمونو بکنیم؟..من هنوز نمیشناسمت من فقط فنت بودم از زندگی واقعیت خبر ندارم که!
عصبی بود..خیلی عصبی بود..
باورش نمیشد جفتش انقد لجباز و یه دنده باشه..
اما حق با اون بود..نمیشد همون روز اول زندگی بکنی..
اما اون عجول بود..مثل ریدر های بدبخت این بوک😹(اصلا هم تقصیر رایتر نیست✓)
_از من توقع داری چیکار کنم؟...
_بعد از اینکه جیمین رفت میای پیشم..به عنوان یک ماه همخونه میشیم تا اخلاقای همو بشناسیم..
خب این منطقی تر بود..
دیت اول یطوری سرخ و سفید میشد که انگار تا آخر عمرش از این حالتش بیرون نمیاد
الان مثل سلیطه های از جنگ برگشته رو به روش نشسته بود✓
_اوکی..بهم زنگ بزن میام
بعد هم با یه لبخند چشمگیر و یه چشمک جذاب وارد خونه خودش شد..
تهیونگ هم گی پنیک کرد و همینطوری خشک موند..
_تهیونگ احمق چرا گفتی همخونه وقتی خجالت میکشی..
_خودت گنده گوزی کردی دوست عزیز...بعدشم من از این خونه تکون نمیخورم..چه دلیلی داره یه جفت باهم تو خونه تنها باشن؟
تهیونگ با نگاه وادفاکی نگاه جیمین که توی چهارچوب در تراس بود نگاه کرد
_ودف جیمین!!خودت داری میگی جفت!!!
_حالا هرچی..من نمیزارم تنها بمونید تو خونه! از کجا معلوم اون الفای جنی زرافه با شلاق و چیز میز نیاد بالا سرت؟!
تهیونگ از حرف جیمین که از کلمات-الفای جنی زرافه_چیز میز- استفاده کرد خندش گرفت پس سعی کرد تو نقش کصخلش که همیشه همراهش بود فرو بره
-اوه مادر شوهر جیمین نگران نباش با اون قد زرافه اش که حداقل ازت ۴۰ سانت بلندتره و چیز میز که شامل وسایل بی دی اس ام میشه نمیاد
_یاااا...همینم خدارو شکر کن شیپرم وگرنه تمام اینارو به جین هیونگ گزارش میکردم پدرسگ!
با شنیدن کلمه -جین هیونگ- به معنای واقعی ریده بود ابم قطع بود..اما یکم ته افتابه داشت
_انجل جیمین..چیمی کیوتم
_خفه شو گنده گوز خایمال..۲ ۳ تا کاندوم داشتم گذاشتم تو کشوی دوم بغل تختت..تونستی ببریش رو تخت بهش بگو چیمی کیوت و بدبختم رو داداش عنتر زشتت که مثل کلاغ زشت سیاه فقط قار قار میکنه کراشه..
_ببین دو روزه ردیفش میکنم
جیمین کیف دوشیش رو گرفت و به سمت جا کفشی رفت و کفش هاشو گرفت و در همین حین گفت
_من ناز میکنمااا اما چون بگیرش خرابه حالا کمتر ناز میکنم..خدافظ یادت نره بهش زنگ بزنی!
_همه رو شنیدی کونی؟..اییی باشه حتما به ددی زنگ میزنم خدافظ
با چک و لگدی که جیمین بهش زد سریع حرفشو عوض کرد و درو بست..
تند تند رفت تا تراس رو تمیز کنه و یه دستی به سرو روی خودش بکشه که صدای زنگ در خورد..
لعنتی یادش رفته بود صدای خودشو جیمین انقد بلنده که میتونست بشنوه و بفهمه جیمین رفته..
در رو باز کرد و جونگکوکی رو دید که یه دستش به لبه ی دره و یه دست دیگش یه موجود قهوه ای رنگ رو گرفته و کمی به جلو خم شده
_پس که به ددی زنگ میزنی!
_واییی تو چقددد نازیییی!!!!!
بدون توجه به جونگکوک سریع به سمت بم پرواز کرد و بغلش کرد
جونگکوک با چشمای گرد شده به تهیونگ بابت سرعت عمل تهیونگ و همچنین بی توجه ای که به حرفش شده بود نگاه کرد..
ودف؟الان رسما به چپش گرفتش؟!!!
_یااا..تو عمرم به سگ خودم که خودم بزرگش کردم حسودی نکرده بودم!!
_این است قدرت کیم تهیونگ
_اسلاح میکنم:جئون تهیونگ!
تهیونگ با سر و صورتی سرخ شده به جونگ کوک نگاه کرد که باعث شد صدای قهقه ی جونگکوک بره بالا
_یااا زهرمارر!!
_نمیخای دعوتم کنی داخل؟
_خونه ای که قراره یه عمر توش زندگی کنی دعوت کردن داره؟
_برخلاف صورتت و چشمات خیلی راحت حرف میزنی
_یااا اینطوری نگووووو!!
_کیوت
دستی به موهای تهیونگ که تهیونگ هم دستش به سر بم بود زد..
قاب خیلی قشنگی بود..
دوتا توله سگ کیوت که جئون صاحبش بودن.
هردوشون وارد خونه شدن.
بم برخلاف حدس جونگکوک خیلی راحت با تهیونگ اوکی شده بود..و همزمان فکر میکرد امگای وانیلیش اونو ببینه میرینه به خودش، اصلا توقع نداشت هردوشون خیلی زود باهم اوکی شده بودن✓
_چیزی میخوری بیارم؟
_اره..خودتو میخوام!
_یااا انقد لاس نزن!
_چیه؟ خجالت میکشی؟!
_نخیرم..اصن..اصن..ایششش
و دوباره صدای خنده جونگکوک بلند شد..
_به هر حال..به خونه ی خودت خوش اومدی خاک بهشتی!
________________
این دفعه سر قولم موندم و زود اپ کردم✓
اونم با یه پارت طولانی✓
سر قولمم میمونم و اپ هارو زود به زود انجام میدم✓
میدونید سر اشعار یکی از ریدرا متحول شدم و زود به زود قراره اپ کنم~
قول بدید درساتونو بخونید
اگه نمره هاتون بالای ۱۷ باشه هفته ای ۴ بار اپ میکنماااا^^
YOU ARE READING
last night_kv
Random"جیمین اون دقیقا دیشب منو بوسید.." "تهیونگ دو دقیقه دهنتو ببند و کمتر عر بزن..داره هی اینورو نگاه میکنه" "کی؟" "کراش عنترت و همینطور جفت احمقت،جئون جونگکوک" *********** جئون جونگکوک جذابترین سلبریتی جهان که دنبال جفتشه..حالا چی میشه صاحب قلبشو تو هم...