جیمین pov
بعد از اون سکس تقریبا دردناک کل روز و پیش یونگی موندم و رابطمون تقریبا مثل قبل شد انگار نه انگار تا مرز پارگی منو به فاک داد احمق هنوز واسم ناز میکنه بقیه هم از آلفا ها شانس آوردن مثلا همین کیم تهیونگ با اینکه جئون خیلی رو مخه ولی ناز جفتشو میکشه هر روز بهش یه شکلات میده و لپشو میکشه ولی جفت من چی حتی به زور بهم سلام میده خدایا من از دست این آلفای کیوت خر چیکار کنم
(زنگ ریاضی)
استادمون اومده بود و در حال توضیح دادن مبحث جدیدی بود و قرار بود این درس جدید رو به اضافه ی دوتای قبلی امتحان بگیره و هر کی نمره ی بالاتری بیاره بتونه وارد المپیاد ریاضی بشه و این المپیاد برام خیلی مهم بود و بله هنوز هیچی نشده و تازه امتحانی تموم شده یه امتحان جدید شروع شد و الان کارم ساختستتهیونگ pov
جیمین دوباره برای امتحان ریاضی ازم کمک خواست و منم قبول کردم قرار شد این دفعه آلفاها هم باشند و کوکی هم که قبل از همه اومده بود و الان تو اتاق من خونه ی جین هیونگ بودیم ولی این وسط یه مشکلی بود جین هیونگ در اتاقو باز گذاشته بود و در حال رفت و آمد بود و همش تویه اتاق سرک می کشید هیونگ فقط میدونست رو جونگ کوک کراش دارم ولی نمی دونست کوکی جفتمه و اوضاع خیلی قمر در عقرب بود که بلاخره یونگی هیونگ و جیهیون هم بهمون اضافه شدن و هیونگمم خیالش راحت شد جیمین و جیهون آخر از همه اومدن و جیمین از اون طرف کنارم نشست و منو کشید سمت خودش خدا رو شکر اتاق جادار بود ولی بازم
جامون یکم تنگ بود جین هیونگم یکم تنقلات برامون آورد و بعد از یه نگاه چپ به جونگ کوک رفت با شنیدن صدای جیمین از نوشخوار فکریم خارج شدم(:خب ته ته بیا شروع کنیم
_ته ته؟تو از کی تا حالا با جفت من پسر خاله شدی
(:خفه شو جئون
جلوی سافت شدن رایحمو گرفتم چه مرگم شده که وقتی هر امگایی ازم تعریف میکنه خل میشم اول اون گیلاسه الآنم جیمین فکر کنم مشکل از گرگ عجیب غریبمهخب بیاید شروع کنیم
یونگی هیونگ همون دقیقه ی اول به خواب رفت و جیهون و هیونم مثل تازه عروسا و دومادا ازهم خجالت میکشیدن جیمین سخت مشغول حل کردن سوالات بود کوکم خب اون داشت بایه دستش موهای یونگی هیونگو نوازش میکرد و با دست دیگش از تنقلاتی که جین هیونگ آورده بود میخورد و چشماشم مشغول بررسی جزوه هاش بود آلفام از اون نوع آدماییه که میتونن چندتا کار رو همزمان انجام بدن یونگی هیونگم مثل یه گربه ی خپل خرخر میکرد همه چیز بر خلاف انتظارم خوب پیش رفت کوک خودش متخصص ریاضی بود جیمین یکم لنگ میزد ولی اونم کارش خوب بود طبق گفته ی خودش المپیاد ریاضی خیلی براش مهمه و میخواد حتما واردش بشه و براش امتحان بده امیدوارم موفق شه
YOU ARE READING
your my everything
Romancekookv اونجا بود که فهمیدم اون هیچوقت به کسی مثل من به عنوان جفت فکر نمیکنه اینو اون پوزخند روی صورتش به خوبی نشون میداد yoonmin برو یه نگاهی تو آینه بنداز یونگی تو نه تنها شبیه یه آلفای غالب نیستی بیشتر شبیه یه امگای احمقی آخه کدوم آلفای فاکی موهاش...