بعد از خوندن اینا پیام جیمین صفحه گوشی رو بست و به خونه اش نگاه کرد. خونه که نبود،تیمارستان بود. از طرفی به خودش جنون دست میداد بعد یک دفعه کلثوم اکبری میشد کل خونه رو به فاک میداد. اما الان وقتش نبود گفته سوپرایز داریم؟ احتمالا باز هم یکی از فامیلاش میخواد بیاد شروع کرد به تمیز کردن خونش..
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
خونه تهیونگ-
اون فرد با سلیقه ای بود درحالی که از کلثوم اکبری داشت به بلاگرای کصکیوت اینستاگرام تغییر میکرد تا بفهمه مهمون جدیدش کیه شاید میتونست تا وقتی که بیان یه سر و سامونی به خودش بده..
به سمت اتاقش رفت و بعد از برداشتن حولش به حموم راه افتاد.. هیت نبود پس فقط باید دوش میگرفت. تهیونگ از اون ادماش نبود که تا بفهمه مهمون جدید دارن هزار نوع لوازم ارایشی فاکی رو خودش پیاده کنه پس فقط لباس مناسب میپوشید که صد البته اگه مهمون نداشتن پیژامه میپوشید. اما الان مجبوره بولیز(بولوز؟) و شلوارک بپوشه.
1 pm-
همونطور که چیپس و پفکا رو جا به جا میکرد تا امشبو به خوبی پارتی بگیرن زنگ خونه به صدا در اومد. در رو باز کرد که رفیق عنترش یعنی جیمین طبق عادت به بغلش پرید _مادر فاکررر سلامممممم! تهیونگ که سعی میکرد اون رو از کولش بیاره پایین با صدای غر غروش گفت _کصکش بیا پایین ببینم دنیا دست کیه جیمین از کولش اومد پایین و یونگی که به خاطر خنده تا الان پخش زمین شده بود گفت _سلام کلثوم اکبری جان با اون لحن بیناموسش اعصاب تهیونگ رو به فاک داد. درحالی که تهیونگ دمپایی و چاقو بدست کل خونه داشت دنبالش میکرد غرید _وایسا کونی کاریت ندارم فقط میخوام با چاقو به فاکت بدم! و در این ثانیه تهیونگ کصکیوت به کلثوم اکبری تبدیل شد. _حالا اون بدبختو ولش کن اما یه صدای خیلی بم باعث این شد که تهیونگ بفهمه شخص چهارم و پنجم هم پشت در هستند. یکیش که مطمئنا جین بود.. اما یکی دیگه؟ اون کی بود؟ سلبریتی؟ بازیگر؟ خواننده؟ مدل؟ رییس جمهور؟ چرا انقدر صداش جذاب بود؟! با چشم ابرو های جیمین کسری(کثری؟) در ثانیه فهمید داره چه غلطی میکنه پس با قیافه ای که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده برگشت و گفت: _عه وا سلام..ببخشید من داشتم اینجا قدم میزدم کل زندگیش شده بود میم دِ اخه بیناموس میخوای خوش امد گویی کنی مثل ادم بگو چته هی از میم استفاده میکنی! اما همینکه خواست بره جلو تا به داخل خونه دعوتشون کنه دمپایی جین فرود اومد تو باسن سمت راستش جین ماشالله چشم نخوره بزنیم به تخته نشونه و هدفگیریش فوق العاده اس! با همون پای لنگان به سمت در رفت تا به تو دعوتشون کنه _بابا بیاد تو راحت باشید. خواست باز هم جو قدیمی خونه باشه _جونگکوک جان همه ی ما کصخلیم راحت باش! ج..جونگکوک؟ برادر یونگی نبود احیانا؟ بزرگترین کراشش؟ همون جئون جونگکوک بزرگ؟؟؟ بچه ها ما تهیونگ رو از دست دادیم. اما تهیونگ بازیگریش خوبه تونست جمع کنه قضیه رو بعد از اومدنشون و یکمی خوردنشون جیمین مثل مایکل جکسون مناطق محروم بلند شد و گفت: _با سلام و احترام خیلی خوش اومدید..اینجانب وی جی از شعله عستم و خدمتتون عرض میفرماعم که هرکی بشینه و نرقصه کونیه به غیر شما جونگکوک جان همونطور که همه از خنده پاره شدن یکدفعه اهنگ جوگیرانشون یعنی oppa gangnam style پلی شد جیمین تهیونگ رو کشید و یونگی و جین هم پاشدن جونگکوک هم که از قبل امار این اکیپ رو داشت میدونست باید فیلم بگیره رقصیدن و خوندن همراه با اهنگ بهتر از هرچیزی بود پس همه از ته حلقشون اهنگو میخوندن _That kind of guy Beautiful, loveable
Yes you, hey, yes you, hey
Beautiful, loveable
Yes you, hey, yes you, hey
Now let’s go until the end
Oppa is Gangnam style , Gangnam style
درسته ما جونگکوک سالممون رو دادیم الان یک روانی در اومده همونطور که تهیونگ با یونگی فیفا بازی میکرد. جین داشت با دمپایی جیمین رو میزد. جونگکوک هم از خنده پاره شد. این وسط هم ۱۰ بار تهیونگ غش و ضعف رفت اما جمعش کرد. فحش رکیکی که یونگی بخاطر حرفه ای بودن تهیونگ میداد رو که بگذریم، یونگی متوجه یه حسایی بین اون دو شده بود پس دسته رو سمت جونگکوک گرفت و ازش پرسید: _بیا بازی کن عیزم من گشنمه! جونگکوک به طبق عادت "اوه"ایی گفت و ابروهاش بالا رفت ک دسته رو گرفت. بله ما تهیونگ پنیکیمونو از دست دادیم.. جونگکوک ادم ارومی بود البته نشون میداد چون اون هم دست کمی از تهیونگ نداشت دوتا پنیکی بدبخت که رو هم کراش زده بودن؟ عالی بود. تهیونگ برای عوض کردن جو گفت: _نمیتونی منو ببری عیزم _تاحالا کسی منو نبرده کیم! درحالی که صورتاشون یک سانت فاصله داشتن صدای گرگ هردوشون در اومد جفت! حالا گرگ هردوشون دم تکون میداد
