پارت 7

582 55 12
                                    

های 🤚 من برگشتم بالاخره این امتحانای کوفتی هم تموم شد و البته که همشون و گند زدم 😁
اوکی دیگه مزاحم نمیشم بخونین 🤪
ووت و نظرای خوشگلتون هم فراموش نشه 😘
___________________________________________

یونگی #
کوک £
ته$
جین ∆
نامجون ¶
جیمین ✓
هوسوک
لیسا @
جنی &
رزی ¢
جیسو ¥

__________________________________________

ویکوک

£ من اون بتای فاکی رو میکشم 🤬
$ واقعا زیاده روی کرد و من ساکت نمیمونم
£ اره نقشه چیه
$ بیا تا بهت بگم 😈
.
.
.
.
دو روز بعد دانشگاه
همه که وارد شدن و نشستن ما رفتیم بالای در دوتا بادکنک که توش رنگ و آب ریخته بودیم وصل کردیم و از اونجایی که همه مارو آدمای شری می‌دونستن هیچکس حرفی نزد البته حرفی هم میزدن چیزی نمیشد
£ ته صداش داره میاد
$ اوکی بگیر وقتی اومد تو ولش کن تا سوزن بادکنکارو بترکونه
£ باش
همین که در و باز کرد نخ و ول کردم و بوم تمام سر و بدنش رنگی شد
( پارازیت : استایل یونگی عکس بالا ☝️ )
£ جررررررر خخخخخخ وای خدا چه خوشگل شدی 🤣
$ هاهاهاهاها وای عالیه بزن قدش 😆
بعدم زدیم قدش
روش و کرد طرف ما و دادش رفت هوا
# جئون و کیم میکشمتون 😡
( پارازیت : گوجه وارد می‌شود )
£ اوه عزیزم آروم باش وگرنه صورتت چروک میشه 😄
$ ما که کار خاصی که نکردیم بد کردیم می‌خواستیم یکم رنگ و رو بیای 🤔
# اینطوریاست باشه بچرخین تا بچرخیم
یه لبخند زد که ما دوتا آب دهنمونو قورت دادیم🥵 لامصب خیلی لبخندش خطرناک میزد
£ باشه
# مواظب خودتون باشین الفاهای عزیز چون می‌خوام دنیاتونو گلستان کنم
بعدم رفت بیرون
£ آخی چه کیفی داد
$ هوم
بعدم استاد اومد و ماهم ساکت شدیم
.
.
کلاس تموم شد و اون نتونست شرکت کنه ما هم چون کلاس دیگه ای نداشتیم برگشتیم خونه تا به کارامون برسیم
.
.
تو اتاق کارمون داشتیم به معامله ها رسیدگی میکردیم که صدای در اومد
$ بیا تو
نامجون بود
¶ سلام بچه‌ها
£$ سلام هیونگ
£ چه عجب پیدات شد چند وقتیه نیستی
¶ کی میدونه🤔 شاید یه امگای خوشگل پیدا کردم که می‌خوام دلشو به دست بیارم 🫠
$ اوووو پس بالاخره یه نفر دلتو برده 😉
¶اره وای نمیدونی چه خوشگل و شیطونه
£ کاملا معلومه عاشقش شدی خب کی ما این امگای زیبا رو می‌بینیم
¶ اول باید یه کاری کنم ازم خوشش بیاد بعد
¶ راستی رئیس گروه محراب خونین ( bloody alter ) به کره اومده ولی هیچکس نمیدونه کجاست و چه شکلیه
$ اوه چه به موقع پیش اون چیزای خوبی گیر میاد
£ میگن که اون یه امگاست واقعا دوست دارم ببینمش
$ فعلا که نمیتونی پیداش کنی الآنم اینارو ول کنین باید اون مرتیکه ای که می‌خواست انباز ما رو خالی کنه رو سر جاش بشونیم
£ اون با من دیگه داره زیادی عصبیم میکنه
¶ اوکی پس من برم سر نقشه خودم
£ فقط حواست باشه گند نزنیا
¶ نه حواسم هست بای
£$ بای

 تو اتاق کارمون داشتیم به معامله ها رسیدگی میکردیم که صدای در اومد $ بیا تو نامجون بود¶ سلام بچه‌ها £$ سلام هیونگ £ چه عجب پیدات شد چند وقتیه نیستی ¶ کی میدونه🤔 شاید یه امگای خوشگل پیدا کردم که می‌خوام دلشو به دست بیارم 🫠$ اوووو پس بالاخره یه نف...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

استایل کوک توی دانشگاه

استایل کوک توی دانشگاه

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

استایل ته توی دانشگاه

Baby BetaWhere stories live. Discover now