angry omega!

9.9K 1.2K 60
                                    

تهیونگ نمی فهمید که اون الفا چه چیزی داره میگه فقط با نیاز سرش رو وارد گردن مرد کرد و شروع به بوییدن رایحه بارون و خاک خیس خورده کرد.

تا حالا همچین حسی رو درون خودش تجربه نکرده بود.

با این کار تهیونگ ،جونگ کوک اونو به عقب هل داد.... با چشم هایی طلایی شده به امگا نگاه کرد ، خودش رو کمی دور کرد و شلوار امگا رو در اورد.

وقتی با باکسر خیسش رو به رو شد به پسرک بی طاقت گفت:
باکسرت خیسه ، این نشونه ای که میگه تو یه امگایی"

تهیونگ با اینکه توی حال خودش نبود و احساس بی قراری زیاد توی پایین تنه اش داشت دیوونش میکرد با غرغر گفت:
من یه آلفام‌!"

محض رضای خدا چرا اون نمی خواست بفهمه که یه امگاست؟
باورش انقدر سخته‌؟

به پسر گونه قرمز نگاهی کرد و با دیدن تقلاهایی که برای آزاد شدن می کرد آب دهنش رو با صدا قورت داد.

باید میرفت تا همین الانم زیادی اینجا مونده بود.

خودش رو از پسر جدا کرد و تا خواست از روی تخت بلند بشه ، امگا از یقه پیراهنش گرفت و به طرف خودش کشید اینکارش باعث شد تا بوی نعنا و ریحون امگا توی فضا بیشتر پخش بشه.

نرو ، بوی خیلی خوبی میدی"

جونگ کوک تا همین الانم بخاطر اینکه یه الفای برتر بود تونسته بود تحمل کنه و با این حرف امگا مغزش از کارافتاد ، اون الفا رو میخواست؟
پس جونگ کوک نمی تونست به اون امگای شیرین جواب رد بده.

لعنتی"
و با گفتن این حرف دوباره امگا رو روی تخت پرتاب کرد.

باکسر پسر رو به ارومی در اورد و با دیدن خیسی پسر رو به امگا گفت:
حالا کی میگه امگا نیست"

دست هاش رو به ارومی روی رون های پسر کشید که باعث آه امگا شد.

میخوامت"
امگا بدون هیچ صبری گفت و دوباره خودش رو به الفای جوان نزدیک تر کرد.

جونگ کوک بوسه ای روی لب های سرخ امگا زد و بعد مک ارومی به سینه های نسبتا برجسته پسر زد.

دستش رو اروم به سمت سوراخ امگا برد.
میتونست نبض زدن اون پسر رو برای خودش ببینه بنابراین انگشت اولش رو وارد تهیونگ کرد منتظر واکنش پسر جوان تر بود.

آه....بیشتر میخوام"

با گفتن این حرف جونگ کوک ارامشش رو از دست داد و به سرعت پایین تنه امگا رو به خودش نزدیک کرد به خاطر فرومون های خاص پسر اون همین الانم براش اماده بود.

عضوش رو وارد امگای الفا نما کرد که باعث آه بلند اون شد.

تند تر...."

جونگ کوک هیسی از تنگی امگا کرد و خودش رو محکم تر حرکت داد
بعد از دقایقی با صدای امگا به خودش اومد:

I'm an alpha(kookv)Where stories live. Discover now