پرش به محتوا

closure

از ویکی‌واژه

انگلیسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).

  1. تعطیلی؛ عمل توقف فعالیت یه شرکت، سازمان، یا غیره:
    factory/branch closures
    Many elderly people will be affected by the library closures.
  2. خاتمه؛ فرایند پایانش یه مناظره در یه مجلس تا بتوان رای گیری کرد:
    A motion for closure may be adopted by a simple majority.
  3. دریچه؛ یه اقدام عملی یا ذهنی برای پایاندن یه وضعیت، اوقات، یا تجربه ناخوشایند طوریکه بتوان یه فعالیت جدید را شروعید:
    a sense of closure
    to achieve/reach closure
  4. (برنامه‌نویسی) انجاملان؛ بستماندیک؛ بستار