کو
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /کِو/
حرف
[ویرایش]کو
- (ضمیر): هنگام پرسش از محل چیزی یا کسی بهکار میرود. کو، کجاست؟
- استفهام. (ادات پرسش).
- (شاعرانه): کهاو.
صفت
[ویرایش]- زیرک، دانشمند.
- پهلوان، دلیر.
فعل
[ویرایش]- کجاست، فعل پرسشی.
زبان دیگر
[ویرایش]سیوندی
- کوه.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن