پرش به محتوا

کو

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /کِو/

حرف

[ویرایش]

کو

  1. (ضمیر): هنگام پرسش از محل چیزی یا کسی به‌کار می‌رود. کو، کجاست؟
  2. استفهام. (ادات پرسش).
  3. (شاعرانه): که‌او.

صفت

[ویرایش]
  1. زیرک، دانشمند.
  2. پهلوان، دلیر.
فعل
[ویرایش]
  1. کجاست، فعل پرسشی.

زبان دیگر

[ویرایش]

سیوندی

  1. کوه.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن