ی
ظاهر
(تغییرمسیر از ي)
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]از ز ژزژززا۶ا
حرف
[ویرایش]ی
- سیودومین حرف از الفبای فارسی که در حساب ابجد برابر با عدد ۱۰ است.
- تلفظ "i" را به صورت «ی» مینوشتند و مینویسیم و آن را در قدیم یای معروف مینامیدند (م
قید
[ویرایش]- یای مجهول مانند:پذیر.
- در قدیم تلفظ ح را به صورت «ی» مینوشتند و آن را یای مجهول مینامیدند (م
یای معروف
[ویرایش]- مانند: دلیر. این تلفظ در قرنهای اخیر از میان رفته و بدل به یای معروف شده و امروزه فرقی بین این دو یاء نیست ولی هنوز فارسی زبانان افغانستان و پاکستان و هندوستان بین این دو فرق گذارند.
پسوند
[ویرایش]- به آخر کلمه درآید و نشانة نکره بودن باشد: پادشاهی، مردی، گلی.
- این حرف به آخر اسم ملحق شود برای افادة نسبت بین دو چیز و آن برای معانی متعدد بود.
- مطلق نسبت، و آن بر چند قسم است:الف - نسبت به مکان: شیرازی، اصفهانی، رامس
ریشه
[ویرایش]- ب - نسبت به چیز: ارغوانی، پرنیانی، زعفرانی. ج - نسبت به شخص: اسرافیلی.
- سازندگی و فروشندگی را رساند: کبابی، چلوپزی.
- اتصاف و دارندگی را رساند به جای «ور»، «مند»: هنری هنرمند و نامی نامور.
- معنی فاعلی دهد: خونی خون کننده، خون ریزنده.
- معنی مفعولی دهد: زندانی به زندان انداخته.
- گاه به آخر مصدر اضافه شود و معنی لیاقت دهد:خوردنی، پوشیدنی، سوختنی.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین