پرش به محتوا

ترانه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • [تَرانِه]

اسم

[ویرایش]

ترانه

  1. (موسیقی): شعری متشکل از چند بیت مقفا و هم‌سان از نظر تعداد هجاها و مصراع‌ها که با آواز خوانده می‌شود.
  2. (موسیقی): هرنوع سخن معمولا موزون که با موسیقی خوانده شود.
  3. (موسیقی): تصنیف ؛ قطعه‌ای کوتاه برای خوانده شدن همراه با سازهای موسیقی.
  4. دوبیتی.
  5. تر و تازه.
  6. زیباروی.
  7. دوبیتی. رباعی. یعنی رباعی. دوبیتی که نام دیگرش رباعی است و از گونه‌های شعر است که دارای چهار مصرع است. در مصرع یکم و دوم و چهارم قافیه است و در سوم لازم نیست، بعضی گویند در مصرع سوم هم باید قافیه باشد و گرنه همان دوبیتی و رباعی است. اهل دانش ملحونات این وزن [رباعی] را ترانه نام کردند.
  8. جوان خوش چهره و شاهد تر و تازه و دارای زیبایی و صاحب کمال. از ریشه‌ی اوستایی «تورونه» به چم خرد، تر و تازه.
  9. نگار و نقش
  10. سدا. صدا. صوت
  11. به اصطلاح اهل نغمه، تصنیفی است که آن سه گوشه داشته باشد هر کدام به گونه‌ای: یکی بیتی و دیگر مدح و یکی دیگر تلا و تلالا. در موسیقی یک قسمت از چهار قسمت نوبت مرتب یعنی تألیف کامل است و آن چهار قسمت قول است و ترانه و فروداشت.
  12. نغمه. سرود. نغمه و خوانندگی و سرود. گونه‌ای از سرود. نغمه و نوا. سرود و اشعار ملی و وطنی، مثال: هر مملکتی ترانه ای ملی دارد. موج از تشبیهات اوست و با فعل‌های گفتن و زدن و بستن و سرودن و سنجیدن و بلند کردن گفته می‌شود.
  13. به چم دهن‌خوانی و طنز و خوش‌طبعی نیز هست.
  14. شوخی و بذله و طعنه.
  15. بدخویی. حیله‌وری. حیله‌گری.
  16. بعضی این واژه را بضم یکم کوتاه شده‌ی تورانه دانند یعنی خوبان منسوب به توران
  17. نام دختر ایرانی

اوستایی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. تورونه.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]