احاله
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِحاله/
اسم مصدر
[ویرایش]احاله
- واگذار کردن کاری به دیگران. حواله کردن، واگذاشتند کار یا امری به عهده دیگری. احالة
- (حقوق): خارج کردن یک پرونده از دادگاهی که دارای صلاحیت محلی است و فرستادن آن به دادگاه هم عرض.
- از حالی به حال دیگر گشتن.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین