پرش به محتوا

خمریه (ادبیات فارسی)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
یک نقاشی از باده‌گساری در دوره صفویه

خَمریه یا باده‌سرایی[۱] اشعاری در ادبیات فارسی هستند که به توصیف شراب یا مجالس بزم شراب‌خواری می‌پردازند. اگرچه خمریه با ساقی‌نامه‌ها دارای مشابهاتی است اما نباید اشتباه گرفته شود زیرا در ساقی‌نامه مطالب عرفانی بیشتر نمود دارند. خمریات فارسی متأثر از خمریات عرب شناخته می‌شود اما در صحت این موضوع تردیدهایی وجود دارد.

تاریخچه

[ویرایش]

بهترین باده‌سرایی‌ها در ادبیات فارسی از قرن سوم هجری تا قرن پنجم سروده شده‌اند.

خمریات عرب مادر خمریات در ادبیات فارسی شناخته می‌شود. اما احترام رضایی این موضوع را مردود می‌شمارد و می‌نویسد خمریات عرب بیشتر بر پایه قصیده‌اند اما در ادبیات فارسی با وجود انکه شکل غالب قصیده است اما در دیگر گونه‌ها مانند مسمط، ترجیع‌بند، ترکیب‌بند، قطعه نیز وجود دارد و محتوای خمریات عرب بیشتر به مفاخره برای نوشیدن شراب می‌پردازد و در دوره‌های متاخر آن مانند اخطل به کهنه کردن شراب نیز اشاراتی می‌شود اما محتوای خمریات در ادبیات فارسی بسیار غنی‌تر معمولاً به شکل داستان و نه توصیف و نمادین‌تر(مانند قصیده مادر می رودکی) هستند به گونه‌ای که بعدها به ساقی‌نامه‌ها تکامل پیدا می‌کند. به نظر رضایی «هر جا باده‌ای بوده و شاعری، شعر خمری نیز وجود داشته‌است. »[۲]

قالب‌ها

[ویرایش]

بیشتر باده‌سرایی‌ها به قالب قصیده است برای نمونه قصیده مادر می از رودکی که شروع آن چنین است:

مادر می را بکرد باید قربانبچه او را گرفت و کرد بزندان
بچه از او گرفت ندانیتاش نکوبی نخست وزو نکشی جان...

در قالب رباعی(از رودکی):

می لعل پیش آر و پیش من آیبه یک دست جام و به یک دست چنگ
از آن می مرا ده از عکس اوچو یاقوت گردد به فرسنگ سنگ

در قالب مسمط مسدس از منوچهری:

خیزید و خز آرید که هنگام خزان استباد خنک از جانب خوارزم وزان است
آب انگور بیارید که آبان ماه استکار یکرویه بکام دل شاهنشاست
باز دگرباره مهر ماه در آمد
جشن فریدون آبتین به بر آمد...

در ترکیب‌بند از لامعی گرگانی:

ایا ساقی‌المدام مرا باده ده تمامسمن بوی لاله فام که تا من درین مقام
زنم یک نفس بکام کسی را ز خاص و عامدرین منزل ای غلام امید قرار نیست...

در قطعه از انوری

خواجه اسفندیار می‌دانیکه به رنجم ز چرخ رویین‌تن
من نه سهرابم ولی با منرستمی می‌کند مه بهمن...
باده‌ای چون دم سیاووشانسرخ نه تیره چون چه بیژن
گر فرستی تویی فریدونمورنه روزی نعوذبالله من
همچو ضحاک ناگهان بپیچممارهای هجات بر گردن

شاعران بزرگ

[ویرایش]

از میان شاعران خمریه‌سرا منوچهری و رودکی از بزرگان محسوب می‌شوند اما با این حال از شاعران زیر نیز خمریه‌هایی وجود دارد:

خوشا نبیذ غارجی با دوستان یک دلهگیتی به آرام اندرون مجلس به بانگ ولوله
مجلس پراشیذه همه، میوه خراشیذه همهزرها بپاشیذه همه، نقل گران کرده یله

تفاوت با ساقی‌نامه

[ویرایش]

ساقی‌نامه‌ها متاخر از خمریات هستند و دهخدا معتقد است که ساقی‌نامه‌ها با خمریات رابطه‌ای دارند اما محمد ترابی هرگونه ارتباط را رد می‌کند. خمریات فارسی معمولاً در قالب قصیده هستند در صورتی که ساقی‌نامه‌ها به قالب مثنوی و وزن بحر متقارب‌اند و یک ساقی‌نامه به قالب قصیده یافت نشده‌است. از لحاظ محتوی در هر دو درخواست و طلب عیش و شادی می‌شود اما در ساقی‌نامه‌ها این موضوعات بیشتر نمادین هستند. به حدی که نظامی از ساقی‌نامه‌سرایان معروف می‌سراید که تاکنون لب به شراب نزده‌است اما در باده‌سرایی این چنین نیست:

مپندار ای خضر پیروز پیکه از می مرا هست مقصود می
از آن می همه بیخودی خواستمبدان بیخودی مجلس آراستم
مرا ساقی آن وعده ایزدی‌ستصبوح از خرابی، می از بیخودی‌است
وگرنه به ایزد که تا بوده‌امبه می دامن لب نیالوده‌ام
گر از می شدم هرگز آلوده جامحلال خدا باد بر من حرام

منابع

[ویرایش]
  1. زینی‌وند، تورج: عنوان عربی مقاله: مقارنة بین أبی نواس الأهواز البصری و الرودکی السمرقندی فی ضوء خمریاتهما المادیة (عنوان فارسی: بررسی تطبیقی باده‌سرایی مادی در شعر ابونواس و رودکی). در نشریه: نقد و ادبیات تطبیقی: زمستان ۱۳۹۰ , دوره ۱ , شماره ۴ ; از صفحه ۱۵۳ تا صفحه ۱۷۶.
  2. احترام رضایی (۱۳۸۸)، «پیشینه ساقی‌نامه‌ها»، ساقی‌نامه در شعر فارسی، انتشارات امیرکبیر، ص. ۵۸، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۰-۱۱۹۱-۱
  3. در این شعر از ذال معجم استفاده شده‌است.