بحث کاربر:Senemmar/مرداد ۸۶
افزودن مبحث
شعار و ادعا در صفحه وقایع کنونی
[ویرایش]صفحه وقایع کنونی محل پیش بینی حوادث و پروپاگندای جمهوری اسلامی، طرفداران و مخالفانش نیست و تنها به وقایع کنونی روز اشتغال دارد. باز هم تکرار میکنم که دانشنامه محل پیش بینی، تبلیغ و شعار نیست...--سندباد ۰۳:۰۵، ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
reply
[ویرایش]خواهش میکنم :)--زرشک ۰۷:۳۷، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
سیمون بولیوار
[ویرایش]درود روهان جان! خواستم بابت تلاش برای ساختن مقاله خوبی از سیمون بولیوار که به حق انسان بزرگی بوده است، از زحماتت تشکر کنم. (یادت باشد که ما همیشه با هم سر جنگ نداریم...) --سندباد ۰۰:۱۰، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- خواهش می کنم. البته جوری گفتید همیشه که انگار واقعاً همیشه! ما به هم هیچ اختلاف نداریم جز در موارد خاص (گمان کنم چیزی شبیه تابع دلتای دیراک!) • Яohan ب ۴ مرداد ۱۳۸۶ (۰۹:۴۳)UTC
درد دل با عزیز دلم!
[ویرایش]روهان جونم، جدا با اینی که اون بالا نوشتی حال کردم اسیدی!! خوشم میاد که اینجا میتونم باهات راحت باشم. جدا از بحث امروزت با به آفرید دلم شکست. انتظار نداشتم اون حرفو بزنی که اونجور جوابی بگیری. حالا هم خواهش میکنم ادامه نده و قبول کن که اشتباه کردی. یه مرد، مردونه اشتباهشو میپذیره گلم! یه مروری هم روی دستنوشته زورچپانی دیدگاهی من بکن شاید بتونه کمکت کنه. گاهی اوقات خیلی دوستت دارم، اون موقعها که منطقی میشی! گاهی هم ازت حالم بهم میخوره، مثل اون موقعها که عصبانی میشی. به خدا خوب نیست عصبانیت! اینجا هم یه سری قوانین داره مثل همه جا که باید به اونا احترام بزاریم عزیزم. وقتی من مجبورم به قوانین حکومت شماها احترام بزارم و گونی سرم کنم، تو هم مجبوری که به قوانین ویکی احترام بزاری! من نهایتش از خستگی تا چند ماه دیگه از ایران فرار میکنم و به جمع مغزهای فرارگرده میپیوندم، ولی تو اگه بخوای تو ویکی بمونی نمیتونی خلاف آبش شنا کنی. نکن عزیزم. اگه نمیتونی ادامه بدی خون خودتو کثیف نکن و اعصابتو داغون نکن. مجبور نیستی بیخود ادامه بدی. برو درباره فلسفه بنویس که چقدر هم خوب مینویسی! خداییش کیف میکنم نوشته هاتو میخونم. ولی جون گردآفرید قسمت میدم طرف مذهب و سیاست نرو. اینقدر با اعصاب خودت بازی نکن و منو هم حرص نده!!! باشه؟!--گردآفرید ۰۳:۳۲، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- عزیز دلم. بحث رو کامل نخوندم. تا اونجاش خوندم که گفتی: قبول کن که اشتباه کردی.
- لطفاً اول اشتباههای خودتو ماست مالی کن، بعد واسه دیگرون لالایی بخون! تا یه مدت به خاطر حرف حسام هم که شده این بحثها رو ادامه نده • Яohan ب ۶ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۳۸)UTC
- روهان دارم خیلی جدی باهات صحبت میکنم! به جون پدرم که عزیزمه اصلا قصد مسخره کردن یا لوس بازی ندارم. حرفهامو بخون و خوب فکر کن. خودت میدونی که من فقط با تو اینجا راحت حرف میزنم. دلیلشم اینه که از اول باهات پیمان دوستی بستم و تو رو دوست خودم میدونم. حالا خیلی جدی باهام حرف بزن، اوکی؟!--گردآفرید ۰۴:۰۱، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
توصیه
[ویرایش]به نظر من بهتر است صحبتهایتان را آنجور که در شانتان است رک و پوستکنده بگویید و زیاد با متلک و شوخی صحبت نکنید. ظرفیتها متفاوت است. روزی که تکمیل شود روز خوبی نخواهد بود. نوید ۶ مرداد ۱۳۸۶ ۱۰:۴۳ (UTC)
- من مانند طرفم صحبت کردم تا دوستمان متوجه شود که لحنش بد است. اصلا هم متلک و کنایه نبود بلکه عین متن طرف بود با تغییر جایگاه. به نظر من شما قصد ندارید حریم خودتان را مشخص و از متلک دست بردارید. امیدوارم با هر نوع رفتاری که دارید، در راهکارهای زندگیتان موفق باشید. سعی میکنم با این سبک رفتاری شما از شما دوری کنم، تا شاید مشکلی پیش نیاید. بهتر است زیاد هم با من شوخی نکنید، چون زیاد اهل شوخی و متلک نیستم. نوید ۶ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۳۷ (UTC)
- آخه دیدم گردآفرید نامزد شده، سندباد و تایید بهش رای دادن
- سندباد نامزد شد و گردآفرید و تایید رای بهش دادن
- گفتم خوبه تاییدم کاندید بشه و گردآفرید و سندباد بهش رای بدن و قضیه یه دست بشه!
- من از رک و پوستکنده حرف زدن بدم نمیآید، ولی میترسم مثل بهآفرید کم بیاره طرف و بزنه جادهخاکی به بدو بیرا گفتن بیفته! اونوته که اگه منم بد و بیرا بگم تو شأنم نیست • Яohan ب ۶ مرداد ۱۳۸۶ (۱۸:۵۸)UTC
- باز در این صحبتتان هم در مورد ظرفیت دیگری متلکی گفتید. به نظر من این گونه متلکها زیاد به نفع این محیط نیست. باز خود دانید. نوید ۶ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۳۷ (UTC)
- با نظر شما موافقم. البته حقایق را به زبانی دیگر گفتن بد نیست. بستگی به این دارد که جایش کجا باشد. بنده کاملاً با حرف شما موافقم. ولی همانطور که میبینید فضای اینجا از فضای علمی بسیار دور شده و کار به جایی کشیده که میبینید. آن زمان که آن مطلب را نوشتم صفحه میانجی به صورت مزحکی در آمده بود. با این حال از لحنتان میتوان برداشت کرد حسن نیت دارید • Яohan ب ۶ مرداد ۱۳۸۶ (۲۱:۴۴)UTC
- من هم با نظر شما شاید موافق باشم که در مورد میانجی بهتر است طرفین درگیری یک نفر را انتخاب کنند و نه همه، ولی سعی نمیکنم که این موضوع را با متلک بیان کنم. البته آن هم فکر کنم شرایط خاصی باید داشته باشد. در هر صورت روش جدیدی است و باید تجربه شود تا به سیاست و یا رهنمودی در آن رابطه برسیم. که با طعنه و متلک در ابتدای کار راه را به جای هموار کردن، میبندیم.نوید ۶ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۵۱ (UTC)
- البته نمیدانم واقعاً منظورتان از متلک چیست. برداشتها متفاوت است. چنان میگویید متلک که آدم فکر دیگری میکند! به نظرم لزومی ندارد همیشه صریحاً موضع گیری شود و خشک و خشن همه چیز جلو برود. در بحثهای علمی هم اینگونهاست، گاهی با شعر گاهی مثال، گاهی کنایه...
- و ظاهراً از مباحث پیش آمده دیشب بی خبرید، چرا که آنقد متلک و کنایه و حد شکنی صورت گرفت که باعث شرم بود. و باز به همین منوال پیش میروند. به نظرم به آنها هم تذکری میدادید بد نبود • Яohan ب ۶ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۰۳)UTC
- اتفاقا جز اولین نفراتی بودم که دیدم و پشیمان شدم که چرا مطلب شما و در ادامه مطالب دیگران را در همان ابتدا حذف نکردم. الان هم تذکر نمیدهم. خیلی دوستانه است، در حد توصیه. چون خیلی زیاد دیده ام که شوخی میکنید. نمی گویم هم شوخی بد است و یا نباید باشد. ولی چنین نتایجی را هم میتواند داشته باشد. پس بهتر است که نباشد. با نبودنش هم فکر نمکنم ضرری بکنیم. میکنیم؟ IRC میتوانید بیایید؟ اینها مربوط به اینجا نیست. نوید ۶ مرداد ۱۳۸۶ ۲۲:۱۲ (UTC)
- نه. من فقط با جیتاک کار می کنم و فکر می کنم دانستن ID من مناسب نباشد. حساب IRC هم ندارم • Яohan ب ۶ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۱۶)UTC
نگاره
[ویرایش]مشکلی با این نگاره دارید؟ در صورتی که احساس میکنید به نوعی توهین است میتوانید در مورد تصاویر دیگر هم همکاری کنید تا سیاستی ثبت شود و نگارههای آزاردهنده از دید مستقیم در ویکی مخفی شود و یا به صورت پیوند در مقاله قرار گیرد. در غیر این صورت مستثنایی وجود ندارد. نوید ۶ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۴۲ (UTC)
- سلام. ببینید. این موضوع با موضوع تصویر بهاءالله متفاوت است. من اینطور برداشت کردم که بیاییم بده بستان داشته باشیم: یعنی تو نکن تا منم نکنم! این درست نیست. میرزا حسینعلی مال همین دوران خودمان است و بعید است که ین تصویر او نباشد. ولی تصویری که به آن اشاره دارید حتی تصویر منسوب به ایشان هم نیست (حضرت محمد). کسی بعد از صدها سال تصور و خیالی کرده و کشیده. این درست نیست به نظرم.
- تفاوت زیاد است. اگر مورد دیگری بود شاید باشما معامله میکردم! (یعنی این دوتا اصلاً به هم ربط ندارند) • Яohan ب ۶ مرداد ۱۳۸۶ (۲۱:۵۰)UTC
- بحث معامله و تصویه نیست. اصلا مهم نیست که هرکدام اینها حقیقت باشند یا نباشند. زیر نگاره بنویسید تصویری خیالی. هر کی میخواهد باشد. موضوع این است که این نگاره را از حضرت محمد کشیدهاند. در ن زمان هم نگاره میکشیدند. و مربوط به مقاله است. حال تصویری که چهره دارد و یا نمایش چهره او کار جالبی نیست. مگر در فیلمها که مثلا طلعات مقدسه را نشان نمیدهند، مشکلش این است که شبیه نیستند؟! اینجا جریان این است که این تصویر و یا مثلا حتی تصویری از کاریکاتورهای چند سال پیش، جائی در مقاله دارند، مسلما هم دارند، تصویر حضرت بهاءالله هم از دید من باید باشد در دانشنامه، البته صحیحش. ولی برخی چیزها را کاربر نمیخواهد در نگاه اول ببیند. شاید عکسهای پورنو هم در این حد باشند. باید به کاربر اجازه داده شود که اگر میخواهد ببیند. اینطور نیست؟ نوید ۶ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۵۸ (UTC)
بهشتی
[ویرایش]لطفا خودتان درخواست بهبود منبعی که واگردانی کردید را با توضیح که نام منبع که باید بی طرف باشد چنین است: وبسایت بنياد نشر و آثار و انديشههای شهيد آيت الله دكتر بهشتی بازگردانی بفرمائید که این شبه پیش نیاید که شما با مقالات مورد علاقه و مقالات مورد غضب نوعی رفتار کاملا متفاوت دارید...--سندباد ۰۴:۴۹، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- در صفحه بحث مقاله توضیح دادم که لزومی ندارد عنوان منبع بی طرف باشد (اصلاً عنوان جانبدار یعنی چه؟) کل مقاله هم اتو بیوگرافی است • Яohan ب ۷ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۵۳)UTC
نکته:ردهبندی
[ویرایش]سلام. با توجه به رده:فیلسوفان فرانسه که زیرردهٔ رده:اهالی فرانسه است، وجود این رده در صفحهٔ میشل فوکو با روند ردهسازی! جور در نمیآید. مازیار پریزاده ۰۹:۵۸، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
سپاس
[ویرایش]سلام.از اینکه برام پیام خوش آمد گذاشتید سپاسگزارم و از اینکه دیر پاسخ میدم شرمنده ام.آخه فکر کردم شما روبات هستید و اون یک پیام خودکار بود.بازم سپاسگزارم.Vahid11 ۱۱:۴۱، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
میگم چیز بدیه نه؟! میدونم الان خیلیها داره خون خونشونو میخوره تا گردآفرید ویکیپدیا که داره کم کم نقش میخاییل ساکاشویلی رو بازی میکنه یه جوری سر به نیست کنند، نه؟! بیشتر از این حرص میخورن که قانون اساسی اینجا چنین اجازهای رو نمیده، آره؟ راستی اگه یه روزی خواستن منو مثل مارینا نعمت اعدام کنند، تو میتونی نقش علی رو توی سرنوشتم بازی کنی و منو از تیرباران نجات بدی؟ اینقدر دوستم داری که به خاطر چیزهای بد دنیوی، جون منو نجات بدی یا حفظ نظام ویکیپدیایی سابق برات مهمتره و خودت به جرم براندازی نرم دستور «آتش» رو به جوخه اعدام میدی؟؟ دوست دارم خیلی صادقانه و مثل یک مرد جوابم رو بدی! اوکی؟ راستی میدونی چرا اینهمه کلمه قرمز تو این پیغام من موجوده؟؟ میدونی؟--گردآفرید ۲۱:۲۸، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- عزیز دلم. تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف! (یعنی واقعاً داری خودتو با میخائیل ساکاشویلی مقایسه میکنی؟) البته در توهم چیزی از مارینا نعمت کم نداری! • Яohan ب ۷ مرداد ۱۳۸۶ (۲۱:۴۳)UTC
- خوشم میاد چون منبرنشینان سفسطه بازی را خوب در دانشگاه مربوطه یاد گرفتی! راستی عزیز دلم، در مثل جای مناقشه نیست!!--گردآفرید ۲۲:۱۳، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- جوابمم هم زیادی مردونه و صادقونه بود. راستی: نفهمیدم چرا اینجا همش قرمز بود. ولی هر چی بود: (به قول آریابرزن) آبیته! • Яohan ب ۷ مرداد ۱۳۸۶ (۲۱:۴۵)UTC
- جدی؟ پس تو دانشگاه چی بهت یاد میدن؟ از استاد سندباد بحری خواهش میکنم برایت توضیحی کامل بدهد! راستی شنیدم از عشق من مقالهها مینویسی و قلم فرساییها میکنی؟؟ میدونی کدوم مقاله رو میگم؟ همونی که توش گفتی: «آیا گردآفرید در شرایط خود از جنسیت خود ناراضی است که به سلک مردان به نبرد میپردازد؟» یادت اومد؟:D --گردآفرید ۲۲:۱۳، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- این شعر از استاین رو هم داشته باش:
- تو سرزمینِ خَر تو خَر،
- آدمِ بدترکیب میتونه ستارهی سینما بشه،
- حتّا اگه یه دماغِ قُلُمبه داشته باشه وُ
- یه زگیل کنجُ چشاش،
- حتّا اگه گردن نداشته باشه وُ
- دستاش مثِ قوزیا چسبیده باشن به تنش!
- پَس همه بزنین بریم سرزمینِ خَر تو خَر!
• Яohan ب ۷ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۰۶)UTC
- عجب شعری بود! تفسیرت از این شعر استالینی چیه؟ میشه بگی تا بدونم چی تو مغزت میگذره؟ راستی مجمع الجزایر گولاک رو میشناسی؟ میدونی سولژنیتسین کی بود؟--گردآفرید ۲۲:۱۳، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- دل انگیز. خوب فهمیدم اصلاً طرف رو نمیشناسی. «استاین» نه «استالین» (همه چیزو قرمز میبینیا، از پرهیزی بپرس میدونه). تا اینجاش که تو یکی رو نشناختی. اون دوتا بالایی رو هم میشناسم. ولی تو خاطرات ساخاروف رو خوندی؟ درسهای آموزندهای برات داره! • Яohan ب ۷ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۲۰)UTC
- منظورمم از شعر این بود که هر وقت رفتی تو سرزمین خر تو خر اونوت توهم میشی ستاره سینما (به اولین پاسخم رجوع کن) • Яohan ب ۷ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۲۴)UTC
- خوب پیریه و هزار درد، جوون!! خاطرات ساخاروف رو نخوندم و نمیشناسمش، چون احتمالا مثل رفیق ولادیمیر پوتین جانتون می اندیشه! راستی ارزششو داشت این همه بهش باج بدید باز هم دستتون تا سپتامبر سال دیگه بمونه تو پوست گردو؟ قضیه اون زیردریایی اتمیه یادتون رفته یا این قضیه رو هم تو دانشگاه بهت درس ندادند؟ راستی اینجا که خر تو خر نیست عزیز دلم! نکنه تو هم فکر میکنی ایرانیها دموکراسی پذیر نیستند و باید تحت نظام مقدس دیکتاتوری باشن؟ حتی تو ویکیشهر؟ --گردآفرید ۲۲:۳۹، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- خوب شد جواب خودتو دادی عزیزم. دقیقاً چون اینجا سرزمین خر تو خر نیست تو هم ساکاشویلی یا ماریا نیستی! (برای بار آخر میگم. تو دانشگاه هیچی بمون یاد نمیدن) • Яohan ب ۷ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۴۵)UTC
- چرا یادت نمیدن عزیزم؟ خوب یه سر بیا دانشگاه ما! من پلیتکنیکی نیستما، یه وقت فکرهای بد نکنی! ولی یادت باشه دیگه دعوام نکنی که زنگ میزنم ناین وان وان، آقا پلیسه پوستتو بکنه! ولی میخاییل تو یه سیستم شبیه ویکیپدیا تونست انقلاب خونین نکنه، همونجایی که یه زمانی شواردنادزه و همسر نازنینشو وسط میدون پایتخت اعدام کردن و وقتی اونا داشتن جون میدادن عفو عمومی اعلام کردند!--گردآفرید ۲۲:۵۴، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- عجب شعری بود! تفسیرت از این شعر استالینی چیه؟ میشه بگی تا بدونم چی تو مغزت میگذره؟ راستی مجمع الجزایر گولاک رو میشناسی؟ میدونی سولژنیتسین کی بود؟--گردآفرید ۲۲:۱۳، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
...
[ویرایش]حذف شد. لطفاً مراعات کنید • Яohan ب ۸ مرداد ۱۳۸۶ (۰۰:۴۹)UTC
لحن
[ویرایش]این طرز صحبت شما اصلاً صحیح نیست. حسام ۲۲:۴۷، ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- سلام. متشکرم از تذکر و توجه. الان اصلاحش میکنم (این خیلی خوب است که اشتباهاتم را تذکر میدهید) • Яohan ب ۸ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۵۱)UTC
دقت و استعداد در یادگیری
[ویرایش]شما پس از اینهمه مدت کار ویکیپدیایی، لازم است تا کنون یاد گرفته باشید که نام کاربردی خمینی در این داشنامه سید روحالله خمینی است و نه امام خمینی! [۱][۲][۳][۴] --سندباد ۰۲:۲۵، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
دلیلش هم کاملاً مشخص است:
- غالب فارسی زبانان به او امام خمینی میگویند
- در بین غیر فارسی زبانان هم بیشتر به آیت الله خمینی مشهور است
فعلاً نه فضای ویکی مناسب است تا من این تغییر نام (بدعتی که معلوم نیست کی گذاشته) را اصلاح کنم و نه چندان حوصله دارم. به موقعش درست میشود • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۲:۵۵)UTC
- غالب فارسی زبانان یا غالب حزبالهی ها؟ در پی کدام رای گیری و یا نظرسنجی شما به چنین نتیجهای رسیدهاید؟! شما در کدام سفر به کشور تاجیکستان و یا افغانستان (که فارسی زبان هستند) پی بردید که ایشان در جهان پارسی زبان ملقب به لقب امام شدهاند؟ و اما میرسیم به احترام به قوائد ویکی پدیا. تاوقتی که قوانین بر این مبنا است که تخلاصات و القاب در یک دانشنامه علمی جایی ندارند، شما که خود را یک کاربر پیرو قوانین معرفی میکنید بهتر است از قوائد پیروی کنید و اگر هم میخواهید رویه مخالف را پیش بگیرید، مطمئنا مدیران با شما برخورد لازم را خواهند کرد. اما آرزو هم بر جوانان عیب نیست، در آرزوی تغییر نام خمینی به امام بمانید! --سندباد ۰۳:۴۴، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- عزیزم، پیامبر(ع) فرموده اند: «دانش اگر در ثریا باشد، مردانی از پارس به آن دست خواهند یافت.» مگه خودتون اینو رو اسکناس ۵۰۰۰۰ ریالی خودتون منقش نکردید؟ میگم به چیزی که خودتون میگید هم اعتقاد ندارید؟ اگر واقعا تو مردی از پارس باشی، باید بتونی در شرایط جوی خراب و همینطور اذهان تشویش شده ویکیپدینها هم مطالب رو یاد بگیری گلم!--گردآفرید ۰۳:۰۲، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- شما که سرشار از استعداد و دانشی، یاد گرفتی بسه عزیزم! ما ایرونیا دانش رو یاد میگیریم، نه چرندیات رو. از زمان زردشت و کورش همین بوده تا الان که ایرونیا شیعه دوازده امامی هستن. لطفاً هم دیگه ایرونیا رو مسخره نکن. بهم بر میخوره ها! • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۰۸)UTC
- آخه منو اگه میبینی باهوشم، واسه اینه که پارسی اصیل هستم و تداخل نژادی برام پیش نیومده. ضمنا من کی ایرانیان رو مسخره کردم؟ چرا تهمت میزنی؟ بی ادب! دیگه دوستت ندارم، قهرقهر تا قیامت!--گردآفرید ۰۳:۲۰، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- حتماً دنبال تبارنامهات برو! چون پارسی اصیل (اونجوری که تو فکر میکنی) وجود نداره! قرار به اصالت پارسی هم که باشه من اصیل ترم! • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۲۶)UTC
- اصلاً شما کپسول هوشی! از حرفات و رفتارات هوش میباره! جون تو! • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۳۰)UTC
- خوب اگه جاذبه و دافعه حضرت علی(ع) رو با هم یاد میگرفتید و منو فقط دفع نمیکردید، الان یه کپسول هوش داشتید که روزی ۲ تا جاسوس واقعی براتون شناسایی و دستگیر میکرد و نه شهروندان مظلوم رو!--گردآفرید ۰۴:۲۶، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- آخه منو اگه میبینی باهوشم، واسه اینه که پارسی اصیل هستم و تداخل نژادی برام پیش نیومده. ضمنا من کی ایرانیان رو مسخره کردم؟ چرا تهمت میزنی؟ بی ادب! دیگه دوستت ندارم، قهرقهر تا قیامت!--گردآفرید ۰۳:۲۰، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- شما که سرشار از استعداد و دانشی، یاد گرفتی بسه عزیزم! ما ایرونیا دانش رو یاد میگیریم، نه چرندیات رو. از زمان زردشت و کورش همین بوده تا الان که ایرونیا شیعه دوازده امامی هستن. لطفاً هم دیگه ایرونیا رو مسخره نکن. بهم بر میخوره ها! • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۰۸)UTC
درخواست تایید پروانه وکالت
[ویرایش]عزیزم، میگم حالا که نمونه کارمو دیدی، پروانه وکالت منو تایید میکنی و اجازه میدی دفتر وکالتمو که با تمسخر تخته کرده بودیش، باز کنم؟ آخه دلمو شکسته بودی با اون حرفات!--گردآفرید ۰۲:۵۸، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- یه جواب شکلاتی برات تو وپ:قخ گذاشتم عزیزم ;-) • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۰۳)UTC
- امیدوارم طعم شکلاتت تلخ نباشه! چون اونوقت مجبورم با توجه به تفاوت فضای وپ:قخ با اینجا پاکش کنم!--گردآفرید ۰۳:۰۶، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من قهوه رو تلخشو دوس دارم. مخصوصاً قهوه ترک. قهوه اسپرسو هم بدک نیس، کم میخورم. تقریباً قهوه فرانسه رم نمیخورم • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۱۲)UTC
- تلخ نبود عزیزم، خیلی هم خوشمزه بود و من هم یه جواب شیرین بهت دادم!!!--گردآفرید ۰۳:۱۵، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- میخوام یه اعترافی کنم! اون کیفرخواستو از رو دست سعید مرتضوی تقلب کردم. از روی یکی از کیفرخواستهایی که برای من نوشته بود، با اندکی تصرف و تلخیص و کمی هم تصحیح املا و انشا طبق اصول نگارش پارسی!!!--گردآفرید ۰۳:۳۲، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- همه جا همینجور راحت و خوب اعتراف میکردی؟ راستی: نگفتی اوین چی کار میکردی؟ • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۳۸)UTC
- نمیدونی؟ شکنجه میشدم تا مثل رامین و هاله برم ایسنا و ج.ا تی وی سخن پراکنی کنم. میدونی چطوری؟ جوجه کباب، قپانی، قطره آب و...! ولی من هی میگفتم زشته چهره مظلوم و کبود منو نامحرمان و اجنبیان ببینن، اونا هم دلشون سوخت و قبول کردند.--گردآفرید ۰۴:۰۷، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- (این تاپیک تا حدی پیش رفته که لیاقت حذف از طرف من و دیگر شهروندان را دارد، ولی) نه عزیزم. خودم میدونم اون تو چه خبره. لازم نیس چرندیات تحولیم بدی و دروغ ببافی! تبلیغاتتم بد نیس. پرسیدم چرا تو اوین بودی • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۲۷)UTC
- توضیح: این تاپیک تا لحظاتی دیگر نابود خواهد شد. لطفاً مراقب باشید! • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۲۹)UTC
- اخطار!:اگر نابودش کنید، دیگر گفتگویی دوستانه از من نخواهید شنید.--گردآفرید ۰۴:۳۶، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نمیدونی؟ شکنجه میشدم تا مثل رامین و هاله برم ایسنا و ج.ا تی وی سخن پراکنی کنم. میدونی چطوری؟ جوجه کباب، قپانی، قطره آب و...! ولی من هی میگفتم زشته چهره مظلوم و کبود منو نامحرمان و اجنبیان ببینن، اونا هم دلشون سوخت و قبول کردند.--گردآفرید ۰۴:۰۷، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- همه جا همینجور راحت و خوب اعتراف میکردی؟ راستی: نگفتی اوین چی کار میکردی؟ • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۳۸)UTC
- من قهوه رو تلخشو دوس دارم. مخصوصاً قهوه ترک. قهوه اسپرسو هم بدک نیس، کم میخورم. تقریباً قهوه فرانسه رم نمیخورم • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۱۲)UTC
- امیدوارم طعم شکلاتت تلخ نباشه! چون اونوقت مجبورم با توجه به تفاوت فضای وپ:قخ با اینجا پاکش کنم!--گردآفرید ۰۳:۰۶، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
هشدار درباره لحن و جسارت
[ویرایش]طبق معمول سعی کنید لحنتان و اخلاق شهروندیتان را، مخصوصا در زمان و مکانی که نیاز به اظهارنظر شما احساس نمیشود، [۵] تصحیح کنید.--گردآفرید ۰۴:۱۶، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- چشم. همین الان حذفش میکنم. اگر چه حقیقتی بود و قبلاً چنین کلامی گفته بودم و هیچگونه عکس العمل منفی ندیدم (که هیچ، عکس لعمل مثبت هم دیدم!). تشکر بابت تذکر • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۲۴)UTC
- این هشدار را هم از طرف من اجازه دارید پاک کنید تا در آینده بهانهای برای بستن دسترسی شما و عذاب وجدانی برای من نباشد. و من الله التوفیق.--گردآفرید ۰۴:۲۹، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نگران نباشید. عنوان بالا و (احتمالاً این عنوان) تا لحظاتی دیگر نابود خواهد شد. البته به این دلیل که شما را به خاطر دامن زدن به مشکلات ویکی و نیز اخلال گریتان در پروژه دسترسیات را نبندند • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۳۲)UTC
- اگر نگرانی شما بر این روی است، من حرف خویش را پس میگیرم. لطفا ضمن احترام به سیاستها پاکش نکنید.--گردآفرید ۰۴:۴۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- جهت مخالفت با شما هم که شده حذفش میکنم! • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۴۴)UTC
- آنگاه چندان مطمئن نباشید که کیفرخواستی بر علیه شما تنظیم نمیشود.--گردآفرید ۰۴:۴۷، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)--گردآفرید ۰۴:۴۷، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- جهت مخالفت با شما هم که شده حذفش میکنم! • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۴۴)UTC
- اگر نگرانی شما بر این روی است، من حرف خویش را پس میگیرم. لطفا ضمن احترام به سیاستها پاکش نکنید.--گردآفرید ۰۴:۴۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نگران نباشید. عنوان بالا و (احتمالاً این عنوان) تا لحظاتی دیگر نابود خواهد شد. البته به این دلیل که شما را به خاطر دامن زدن به مشکلات ویکی و نیز اخلال گریتان در پروژه دسترسیات را نبندند • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۳۲)UTC
- این هشدار را هم از طرف من اجازه دارید پاک کنید تا در آینده بهانهای برای بستن دسترسی شما و عذاب وجدانی برای من نباشد. و من الله التوفیق.--گردآفرید ۰۴:۲۹، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
حذف نظر
[ویرایش]لطفاً هنگامی که به نظری از نظرات شما پاسخ داده میشود اگر نظر را تعدیل میکنید به جای پاک کردن آن رویش خط بکشید. بهآفرید ۲۲:۳۹، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- سلام. البته من ندانستم به آن نظرم پاسخ دادهاید. واقعاً پاسخش چه بود؟ خود برای بار اول که مطلب را خواندم پشیمان شدم (هر آنچه به ذهنم رسید بدون باز خوانی ارسال کردم چون بسیار خستهام) در هر صورت من زیاد کلام را «میخورم» (کمی بعد بحثهای بالا را درسته میخورم!) تشکر بابت تذکر • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۵۲)UTC
حذف مطالب
[ویرایش]با درود. مطلب ادعای صدور حکم اعدام در ایران که در صفحه وقایع کنونی قرار دارد را حتما به یاد دارید. این مطلب ساعتی قبل مورد بحث من و شما بود که نهایتا با تغییراتی که از سوی هردوی ما در متن شد، منجر به شکل فعلی آن شد که هردوی ما به متن فوق به شکل کنونی رضایت دادیم. ساعتی بعد یک کاربر خرابکار و مشکوک با آیپی ۲۱۷٫۲۱۹٫۱۵۵٫۱۹۸ اقدام به خرابکاری در متن توافق شده ما میکند [۶] و بعد شما در نهایت تعجب به جای واگردانی که اقدامی کاملا مرسوم به ویرایش قبلی است، به حذف کل مطلب پرداختید. کار شما بسیار غیراخلاقی بود. واقعا از این رفتار شما متاثرم... --سندباد ۱۰:۱۹، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
دعای خیر ما، از بابت مرخصی
[ویرایش]دعای خیر ویکیپدینها، بدرقه راهتان باد. امیدآنکه مرخصی بر شما نیک و گوارا باشد و با روحیهای سرشار از محبت، صلح، احترام به کرامات انسانها، برگرفته از پندار نیک، گفتار نیک و رفتار نیک به ویکی باز گردید. ایدون باد!--گردآفرید ۲۳:۴۸، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
تشکر از تذکر
[ویرایش]سلام. چشم. لزوم ذکر منبع از واجبات موکد است و امر به معرف هم واجب! تشکر. به دنبال منابع و مطالب بیشتر در این مقوله هستم و حتما ذکر خواهم کرد. البته شما چه مرخصی فعالی را تجربه میکنید! دعای خیر برای موفقیت شما. --امین ۲۲:۰۴، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- ما واجب دوم را عمل کردیم، ببینیم اولی را چطور عمل میکنید
- نه. گاهی سر از کار بلند میکنیم و برای تفریح و همینکه کار از دستمان در نرود یک نگاهی هم به ویکی میکنیم. شکر خدا کاربران همگی دست جمعی ظاهراً رفته اند مرخصی! شب خوش • Яohan ب ۱۳ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۲۰)UTC
مرخصی
[ویرایش]درود! شما در واقع در مرخصی بسر میبرید؟ یعنی کارآموزیتان «ردیف» شد؟ بازگشتت را مشتاقم رفیق ؛)-- بهزاد بحث ۱۵:۲۴، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- در مرخصی به سر میبریم، ولی شما بیشتر از من در مرخصی هستید. اگر قرار به اشتیاق است، من مشتاق تر ترم. راستی:جایتان خالی. آنقدر موارد غیر دانشنامهای (که رویش حساسید) اتفاق افتاد که اگر میبودید برق از سه فازتان پریده بود! • Яohan ب ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۳۰)UTC
برخورد با توهینها و حملات شخصی
[ویرایش]ویکیپدیا:حذف حملات شخصی را مرور بفرمائید. نوید ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۴۰ (UTC)
- حذف حملات شخصی، نه همه بحث. حذف سلیقهای نیست که! من ممکن است کل ویرایشات شما را حمله شخصی بدانم. آیا مجاز به حذفشان هستم؟ بارها دفاعیات شخصی اریوبرزن را به خاطر تازه کار بودنش و کمی آشناییش حذف شده. آیا این روش صحیح برخورد با یک تازه وارد است؟ حذف دفاعیات؟ حذف مطالب کمی به صورت زوری؟! • Яohan ب ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ (۲۱:۴۵)UTC
- اجازه بدهید برایتان تیتر کنم. چند دقیقه نوید ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۵۴ (UTC)
- تهمت مغرض بودن به گردآفرید.
- نظر در مورد اهداف او.
- متعاقبا توهین به بنده، تائید و سندباد.
- نظر و تهمت در مورد اطلاع بهآفرید
- تهمت سواستفاده برای مقاصد متعصبانه
- تیم کردن و دسته بندی افراد نوید ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۵۹ (UTC)
- یک مورد دیگر، ایشان تازه کار نیستند. اگر نیازی به دانستن سابقهشان دارید بگردید و ببینید چه کسی آریوبرزن را به نامهای مختلف صدا میزد. تا بحال اگر اشتباه نکنم، حداقل ۸ مورد قطع دسترسی به خاطر توهینهایشان داشتهاند. که البته دیگر با آن کدهای کاربری کار نمیکنند. نوید ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۲۲:۰۵ (UTC)
- (کمی تا نیمه ابری) مورد اول را تایید میکنم. در باقی موارد خود و دیگران دچار چنین مواردی بودهاید. البته در موارد دیگر مشابه، چون حساس نبودهاید و درگیر در بحث نبودهاید، لابد ندیدهاید. ضمن آنکه مواردی چون دسته بندی کردن افراد، پیشینهای تاریخی دارد. البته من حسابی با نام مشابه او میشناسم که فکر نمیکنم همان باشد. در دید من تازه کار است، لابد مشارکت فعالی نداشته. الان نگاه میکنم • Яohan ب ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۱۱)UTC
- البته و حتما مواردی را که من درگیرش بودم حذف کامل کنید. در مورد ایشان چون از آخرین ویرایشات هر دو کد کاربریش بیش از یک ماه میگذرد، چیزی را نمیتوان نشان داد. و لزومی هم ندارد. فقط، هم سابقه ۳ برگردان دارد و هم توهین، آن هم حداقل ۸ بار. احتمالا خود آریوبرزن میداند که ایشان کیست. خیلیهای دیگر هم میدانند. نوید ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۲۲:۲۱ (UTC)
- مشخصا بفرمائید در کدام قسمت از صحبتهایم. به ایشان توهین کردهام؟ کی گفتم مغرض بودهاند؟ کی در مورد اهداف او تصمیم گرفتم؟ کی تهمت سواستفاده از ویکی زدم؟ آن هم برای مقاصد متعصبانه؟ نوید ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۲۲:۳۳ (UTC)
- اجازه بدهید سریع بگویم و بروم که بسیار خستهام: من کِی گفتم شما به ایشان توهین کردهاید؟ (مشخصاً بفرمایید) مورد دیگر: منظور در درجه اول تهمت زدن است، نه مصداق موردی آن. همینکه کسی را به تهمت متهم میکنید این نوعی تهمت تلقی میشود (البته از دیدگاه شما) و نیز خیلی واضح شما او را زاپاس دانستهاید. یعنی اینها را متوجه نشدید؟ • Яohan ب ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۴۲)UTC
ویرایش در وپ:تام
[ویرایش]با درود. در مورد این ویرایش؛ اولاً: لطفاً قبل از ذخیرهکردن ویرایشتان دقت کنید که خرابکاری نکرده باشید. ثانیاً: من در آنجا منتظر اظهارنظر دیگر مدیران بودم و از آنجا که وپ:تام یعنی «تابلوی اعلانات مدیران»، انتظار داشتم برای بیان نظراتتان شکیبایی به خرج بدهید. فکر کنم اظهارنظر مدیران دیگر اولویت داشتهباشد. Raamin ب ۰۲:۰۱، ۹ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- سلام. البته! نمیدانم مشکل از من بود یا از مونوبوک (این دومین باریست که به خاطر مونوبوک با هم کمی کانتکت پیدا میکنیم). رد مورد وپ:تام : بنده در میان افرد درگیر و فعال کمترین ویرایش را در آنجا داشتهام. البته وقتی مدیران آزاد میگذارند که کاربران با وپ:تام مثل پیادهرو برخورد کنند، مشکلاتی اینچنین هم دامن گیر میشود. در مورد شکیبایی هم مناب گفتید، در مورد هر دومان صادق است • Яohan ب ۱۸ مرداد ۱۳۸۶ (۰۲:۰۶)UTC
اجنبی
[ویرایش]من اگر جای شما باشم در صفحهٔ بحث آنان که جزو اجنبی ها میپندارمشان پیام نمیگذارم. مگر اینکه مجبور باشم و یک دیوار بلند جدایی میکشم و با خیال تخت فقط به مقالهها میپردازم. بحثهای مربوط به مقاله را در همان صفحهٔ بحث مقاله پیگیری میکنم و اگر مجبور شدم درخواست میانجیگری میکنم.بهآفرید ۱۰:۰۱، ۹ اوت ۲۰۰۷
--Hoseyn_1 #Talk ۱۰:۲۸، ۹ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
عذرخواهی
[ویرایش]گرچه لحن شما در بیان مثال ماست فروشی چندان دلچسب نبود.اگر کدورتی بر دل گرفتهاید عذر خواهی میکنم. حاضر به چهار راه سعدی رفته و برای شما ماست تازه تهیه کنم. به امید دیدار شما در زنجانمردتنها ۲۲:۳۰، ۱۰ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- خواهش میکنم. خوب ساده ترین مثالی که میتوانستم خوب تفهیم کنم همین بود که آمد در ذهنم. دیگر: خیلی آن دور و برها (چهارراه سعدی) پیدایتان نشود بهتر است. میدانید که؟ من دوستی زنجانی دارم. امیدوارم شما دیگری اش باشید و ما دل خوشی که از مردم خون گرم آن دیار داریم باقی بماند • Яohan ب ۱۹ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۳۲)UTC
- انشالله ! منتظر دیدارتان هستم.به همشهری ما هم اگر سمپادی است سلام برسانید در غیر اینصورت بازهم سلام برسانید.با تقدیم احترامات فائقه--مردتنها ۲۱:۲۰، ۱۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
تشکر
[ویرایش]به خاطر حمایت بی دریغتان از شهر من و مشاهیرش تشکر دارم--مردتنها ۰۲:۱۰، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- خواهش. گفتم که دوستی از اهالی آن دیار دارم؟ امیدوارم از شما هم خاطره خوبی داشته باشم. وقتی الان مشاهیرش را مطالعه میکردم بسیار متعجب شدم. شهر خوبی دارید. واقعاً افراد بزرگی در آن بودند • Яohan ب ۲۱ مرداد ۱۳۸۶ (۰۲:۱۴)UTC
- نظرتان در مورد شرایط فعلی مشاهیر زنجان چیست>؟--مردتنها ۰۳:۴۷، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
یاسمینا اعتماد امینی زن ولیعد رضا پهلوی هستش .تو فرانسه اشنا شدند.--مردتنها ۰۴:۰۲، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
خوش آمد گویی
[ویرایش]من مشغول خوش آمد گویی به کاربران جدیدم مشکلی که ندارد؟--مردتنها ۰۴:۳۶، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- در واقع نه. ولی بهتر است صبر کنید ویرایشی انجام دهد بعد خوشامد گویی کنید. چرا که خیلی از این حسابها همینطوری گذری ایجاد شدهاند. شاید میلیونها حساب در اینجا داشته باشیم، ولی فقط چند صد نفرشان ویرایش میکنند و چند ده نفرشان فعالند • Яohan ب ۲۱ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۴۱)UTC
- راستی: فکر کنم شما زحمت میکشید و کل متن را کپی میکنید توی صفحه طرف. راه ساده اش استفاده از {{جا:خوشامد|~~~~}} است. همان کار را میکند. امتحان کنید! • Яohan ب ۲۱ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۴۳)UTC
آنوقت من پاک گیج خواهم شدمردتنها ۰۴:۵۱، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- ;-) • Яohan ب ۲۱ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۵۵)UTC
- ;-)--مردتنها ۰۵:۰۸، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم میتونم خوش آمد بگم؟Vahid11 ۰۸:۳۴، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
خسته نباشید
[ویرایش]خواستم سلامی عرض کرده و خسته نباشید گفته باشم و توصیه کنم این لینک را ببینید.براستی در مورد زحمات دیشبتان دوباره سپاسگذارممردتنها ۲۲:۱۰، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- منظور را نفهمیدم. بیچاره ایران؟ دیگر: توجه داشته باشید که از صفحات بحث ویکی پدیا باید راجع به موضوعات مربوط به ویکی پدیا بحث کرد، نه چیز دیگر. خواهش. قابل دار نبود. دیروز هم کاری نکردم • Яohan ب ۲۱ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۱۶)UTC
- بابت تذکرات بجای شما ممنون. بیاد خواهم داشت.--مردتنها ۰۰:۳۳، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
هشدار در مورد کاربر:Senemmar/خواندنیهای من
[ویرایش]صفحهای که با عنوان بالا درست کرده بودید حذف سریع شد. اول اینکه ویکیپدیا وبلاگ و یا فضای وب رایگان نیست. بعد هم اینکه به هیچ عنوان توهین و حمله و تمسخر عقاید دیگران نیز جایش اینجا نیست. بیشتر مراقب آنچه در ویکی درج میکنید باشید. حسام ۰۰:۵۷، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- متشکرم. اگر خود حذفش نمیکردید من خودم برچسب حذف سریع میزدم. حدس نمیزدم چنین واکنشی در پی داشته باشد. پس صفحه بحثش را هم حذف کنید بی زحمت • Яohan ب ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ (۰۱:۰۳)UTC
- اگر آنطور که منظور شما بوده حمله بوده، از حمله شدگان عذر خواهی میکنم. ولی همانطور که دیدید مطالب با منبع معتبر بود و همینطور کاملاً مربوط به ویکی پدیا. در هر جهت متشکر بابت تذکر • Яohan ب ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ (۰۱:۰۶)UTC
- ترواشات ذهنی روزنامه کیهان و مقالات چند یهود ستیز و غیره منبع معتبر نیست! جاسوس خواندن بهائیان و مروج فساد خواندن یهودیان و... حمله شخصی، قومی و مذهبی است! --سندباد ۰۱:۱۲، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- لحنتان را تصحیح کنید و تهمت نزنید. من هرگز بهائیان را جاسوس و یهودیان را مروج فساد نخواندم. منابع مطالب را هم دوباره میدیدید که مرتکب اشتباهی چون نسبت دادن به یهود ستیزان نشوید • Яohan ب ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ (۰۱:۲۰)UTC
- من اکنون که آن مطالب ضدویکی پدیایی حذف شده، قصد ادامه بحث را ندارم! فقط همین مانده بود که طلبکار هم بشوید که شدید! موفق باشید --سندباد ۰۱:۲۵، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- لحنتان را تصحیح کنید و تهمت نزنید. من هرگز بهائیان را جاسوس و یهودیان را مروج فساد نخواندم. منابع مطالب را هم دوباره میدیدید که مرتکب اشتباهی چون نسبت دادن به یهود ستیزان نشوید • Яohan ب ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ (۰۱:۲۰)UTC
- ترواشات ذهنی روزنامه کیهان و مقالات چند یهود ستیز و غیره منبع معتبر نیست! جاسوس خواندن بهائیان و مروج فساد خواندن یهودیان و... حمله شخصی، قومی و مذهبی است! --سندباد ۰۱:۱۲، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- اگر آنطور که منظور شما بوده حمله بوده، از حمله شدگان عذر خواهی میکنم. ولی همانطور که دیدید مطالب با منبع معتبر بود و همینطور کاملاً مربوط به ویکی پدیا. در هر جهت متشکر بابت تذکر • Яohan ب ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ (۰۱:۰۶)UTC
سوال
[ویرایش]سلام.شما میدونید چطور میشه یک پروفایل رو از ویکی پدیا حذف کرد یا یوزرش رو تغییر داد؟ --Sepeedar ۰۹:۱۳، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
اگر منظور از پروفایل همان صفحه کاربری خودتان است کافیست که در آن بنویسید {{حذف سریع|خود}} تا اولین مدیری که آن را میبیند، حذفش کند. سپهرنوش/بحث ۲۴ مرداد ۱۳۸۶ ۰۲:۲۲ (UTC)
کابالا
[ویرایش]درود. میخواستم ببینم تا چه اندازه مایل به همکاری در ویرایش مقاله آئین کابالا هستید، زیرا اگر مایل باشید میتوانیم به صورت گروهی این مقاله را همچون ویکی انگلیسی و عبری ستاره دار کنیم. --سندباد ۲۳:۵۳، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- درود. همانطور که میبینید من فعلاً در مرخصیام و پروژه هام تموم نشده (و تا آخر مرداد هم مهلت گرفتم و کار دشواری است) و من هم هر وقت نه ذهنی و نه توانی برای کار دارم به ویکی میآیم. شما تا جایی که میتوانید جلو ببریدش، من هم هر وقت توانستم چیزکی اضافه میکنم • Яohan ب ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ (۲۳:۵۹)UTC
- آیا کار بر روی الگوسازی وارد هستید؟ اگر هستید به این نگاهی بیاندازید و اگر میتوانید سعی در ساخت الگو: کابالا بفرمائید که بهترین کمک در حال حاظر میتواند باشد. با سپاس --سندباد ۰۰:۰۲، ۱۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- الگو را دیدم. متأسفانه شامل en:Image:Ktreewnames.png که نیاز به ترجمه و بارگذاری عکس جدید دارد که گمان نمیکنم فرصتش را داشته باشم • Яohan ب ۲۳ مرداد ۱۳۸۶ (۰۰:۱۴)UTC
- من خودم انجامش دادم. قربان شما --سندباد ۰۰:۵۱، ۱۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- معلوم ست برای کامل کردن این کقاله کمر همت بستهاید. به نظرم شما هم شایسته ترین فرد برای کامل کردن این مقاله در ویکی فارسی هستید (از جهات مختلف و یکی اش تسلط به عبری) موفق باشید • Яohan ب ۲۳ مرداد ۱۳۸۶ (۰۱:۱۳)UTC
- من خودم انجامش دادم. قربان شما --سندباد ۰۰:۵۱، ۱۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- الگو را دیدم. متأسفانه شامل en:Image:Ktreewnames.png که نیاز به ترجمه و بارگذاری عکس جدید دارد که گمان نمیکنم فرصتش را داشته باشم • Яohan ب ۲۳ مرداد ۱۳۸۶ (۰۰:۱۴)UTC
- آیا کار بر روی الگوسازی وارد هستید؟ اگر هستید به این نگاهی بیاندازید و اگر میتوانید سعی در ساخت الگو: کابالا بفرمائید که بهترین کمک در حال حاظر میتواند باشد. با سپاس --سندباد ۰۰:۰۲، ۱۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
لینک
[ویرایش]با درود. در مورد این ویرایشها من لینک مربوطه را به عنوان منبع گذاشتهام. در ضمن در مورد ذکر منبع فکر نکنم ضرورتی به اشاره به صفحه هم باشد. در مورد محرز بودن سنی، به نظرم کمی زیاده روی میفرمایید. بحث تاریخی ربطی به اعتقاد ما ندارد. اینها را با هم دخیل نکنیم بهتر است. عمر یک شخصیت مهم تاریخ اسلام است. زمانی که وی خلیفه شد، سنی و شیعه به معنای امروزی نبود که سنیها به وی امیرالمومنین گفته باشند و شیعهها انکار نموده باشند. اگر شما دلیلی برای این مدعای خود دارید لطفاً بیاورید، وگرنه همین روایت تاریخی در مورد اینکه وی اولین کسی است که در مین مسلمانان امیرالمومنین خوانده میشود مدارک بسیار حسابی دارد. در تاریخ طبری جلد سه، در تاریخ ابن اثیر، در کتب صحاح سته، در بسیاری دیگر آثار. موفق باشید.
هروی ۲۳:۵۸، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- سلام دوست عزیز. در مورد بحث احراز: در زمان عمر و دیگر خلفا کسی تاریخ نمینوشته، بلکه بعدها این تاریخها نوشته شدهاند (در زمانی که این خط کشیها بوده) و البته این تاریخها را سنی مذهبها نوشتهاند. الان کنار دست من چند کتاب تاریخی هست که فقط یکی شان تاریخ اسلام است (آن هم تاریخ طبری، بقیه خارجکی اند!) از این جهت گفتم. تاریخ خلفا هم دسترسی دارم. نگاه میکنم.
- در مورد جملات نسبت داده شده هم من از آن مقاله طول و دراز چیزی نیافتم. مدرک دقیق تر باشد بهتر است. مقاله ناقص است و امیدوارم به کمک هم بتوانیم مستندسازی اش بکنیم (اگر چه دست من به خاطر حساسیت موضوع بستهاست) • Яohan ب ۲۳ مرداد ۱۳۸۶ (۰۰:۱۰)UTC
در سال ۸۰ هجری شخصی به نام ابن هشام تاریخی را به نقل ابن اسحاق از زندگی محمد روایت کرده است(ممکن در سالهای بسیار قبل از ۸۰ هجری ابن اسحاق آن را نوشته باشد) منتشر میکند. در آن زمان شیعه و سنی به معنای امروزی نبودهاست. بحث برای اثبات چیزی اعتقاد ما نیست. تاریخ روایت میشدهاست. همانگونه که بودهاست. اما امروزه ما تاریخ را با تحلیل و تفسیر در اختیار خواننده میگذاریم. ایدهٔ مستد سازی خوب است. موافقم.
هروی ۰۰:۱۸، ۱۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- بله، سیره ابن هشام را هم دارم. البته اگر وقت و حوصلهای بود باید این مقاله و مقاله دیگر خلفا را به صورت شایستهای کامل کنیم • Яohan ب ۲۳ مرداد ۱۳۸۶ (۰۰:۲۳)UTC
چگونه میتوان فونت یک صفحهٔ ویکی فارسی را عوض کرد؟
[ویرایش]میخواستم ببینم چگونه میتوان فونت یک صفحهٔ ویکی را که به زبان فارسی ایجاد شدهاست، تغییر داد و کدام فونتها برای زبان فارسی مناسب هستند و همه جا کار درست میکنند؟Sm hossein ۱۷:۴۸، ۱۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- سلام. با تغییر در مونوبوک (Monobook.css) خودتان میتوانید این کار را انجام دهید. البته برای خود ویکی پدیا هم، چنین بحثی برای فونتها بوده. آن هم میتواند مفید باشد • Яohan ب ۲۴ مرداد ۱۳۸۶ (۱۷:۵۴)UTC
بسته شدن دسترسی شما
[ویرایش]سلام. به خاطر توهین به عقاید دیگران (مانند «کشکی» و امثال آن) دسترسی شما را به مدت ۳ روز بستم. لطفاً در مورد نظریات کاربران دیگر نظر ندهید، در مورد موضوع مقاله صحبت کنید. روزبه ۱۴:۵۴، ۱۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
قلب (قران)
[ویرایش]سلام این مطالب را جهت استفاده عزیزان از سایت آقای طهماسبی با ذکر منبع آورده ام و از نظر خودشان بلامانع است اگر اشتباه است بفرمایید انها را پاک خواهم کرد لینک
- اگر میخواهید از مطالب آن وبسایت استفاده کنید و صاحب سایت هم چنین اجازهای به شما میدهد روند این صفحه را طی کنید. حتماً به یاد داشته باشید که از متنهای حاضری مجوز بهره ببرید که از لحاظ حقوقی با مشکل مواجه نشویم. حسام ۲۲:۵۵، ۱۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
عجب
[ویرایش]قبرس؟!
خوب دیگه...صادرات الاق بعنوان محصول اول مملکتشان همین ادا و اطفارها را هم با خود لابد دارد! p; من هم روزی یک نیمچه رفیق قبرسی داشتم. اون هم همچین بفهمی نفهمی توی کار برائت بازی از ایرانیها بود.--زرشک ۰۲:۲۰، ۲۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- خلاصه ظاهراً به همگی خوش گذشته بود و حتی بعضیها دوست داشتند روزی دگر با خانواده به ایران برگردند و در اصفهان تفرجی بکنند • Яohan ب ۳۱ مرداد ۱۳۸۶ (۰۲:۲۸)UTC
- خوب خدا را شکر. متاسفانه اینجا اصلا نمیدونن المپیاد چی هست! فیزیک زیاد همچین روی بورس نیست. برای همین اکثر افراد تیم آمریکا را مهاجرین تشکیل دادند (همانطوریکه از عکسهای گرفته شده پیداست). اینجا انتخاب اول رشتهها معمولا وکالت و بیزینس (مدیریت و اقتصاد) و از این جور چیزهاست...بعد در وهله دوم پزشکی...بعد مهندسی...و بلاخره علوم پایه را در بست دادن به مهاجرین.--زرشک ۰۲:۴۲، ۲۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- البته علت این طرز انتخاب کاملاً روشن است! این یعنی ما مدیریت میکنیم (یعنی پشت فرمون میشینیم) شما هُل بدید! اداره و جهت گیری مملت با ما، کارگری و پیشرفت برای اهداف ما با شما!
- بعله دیگه. در نهایت هم همه برگزیدگان المپیاد را جذب خودشان میکنند.
- ولی ایرانی جماعت کلاً مهندسی دوستند (البته پزشکی جای خود دارد) اول مهندسی، دوم مهندسی، سوم مهندسی... خوب مهندس نشدیم، خدا بزرگ است! البته پیدا میشوند افرادی (چون من!) با علاقه به علوم پایه میآیند • Яohan ب ۳۱ مرداد ۱۳۸۶ (۰۲:۵۱)UTC
- ایرانی های اینجا هم عادت علاقه به مهندسی خود را فراموش نکرده اند! و حرف شما هم کاملا صحیح است. باور کنید تمام حمال های آزمایشگاه ها و پست های تحقیقاتی همه در دست یک مشت چینی و هندی است. اما روسا و مسولین آزمایشگاهها اکثرا خود آمریکاییها هستند و ضمنان آدمهای بسیار با سوادی هم هستند...شکی نیست. با این حال فکر میکنم همه راضی هستند از این دسته بندی قوا. من هم حتی نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و آخرش برای کارشناسی ارشد رفتم مهندسی هسته ای. البته اعتقاد دارم که ایران بشدت در زمینه های مدیریتی و حقوق و اقتصاد ضعف آکادمیک دارد و آثارش را می بینیم...جیره بندی بنزین و قوانین عقب افتاده بانکداری و استعداد ها و نیروهای به هدر رفته و...و...و...--زرشک ۰۵:۵۷، ۲۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- بله، ایران به شدت از لحاظ علوم انسانی مشکل دارد. البته خیلی هم عجیب نیست. ما فقط ۲۰-۳۰ سال است که شروع به کار کردهایم و کشوری مثل ایالات متحده بیش از ۲۰۰ سال است. این مهم و کمبود چیزی است که همواره احساس میشود به طوری که حتی رهبران حکومت هم، بارها و بارها برای پیشرفت علوم انسانی و (اهمیت آن را)، آنطور که شایستهاست تاکید کردهاند. البته نباید از نظر دور داشت که الان کارهای بسیار خوب و موفقی در حال انجام است که تدریجاً بید منتظر نمود آن و نتایجش باشیم.
- مثالهایی هم که مترض شدید درست است، ولی درمان همین است و چاره دیگری در شرایط حاضر نیست. شما بفرمایید: غدهای که رشد کرده و علتش نامشخص است و نمیتوان آن را با روش اصولی درمان کرد، چه بید کرد؟ باید جراحی کرد.
- همان طور که در بالا گفتم، چاره در شرایط فعلی همین است؛ البته در مورد علت مثالها موافقم، نه راهکار. به نظر من نه در ایران استعدادها به هدر میروند، و نه چیزی مثل سهمیه بندی بنزین غیر منطقی است... • Яohan ب ۳۱ مرداد ۱۳۸۶ (۰۶:۱۵)UTC
- ایشا... که همه چیز روبراه شه.--زرشک ۰۶:۵۷، ۲۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)