پرش به محتوا

بحث ویکی‌پدیا:سرشناسی (کتاب‌ها)

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

درخواست سهولت در ایجاد صفحه برای کتاب های انتشار یافته

[ویرایش]

سلام دوستان گرامی؛ مبحثی به نظرم میرسد که شاید با پرداختن به آن بتوان کتابخوانی را در کشور توسعه داد، چه اشکالی دارد مقداری در قوانین ایجاد صفحه ی کتب سهل بگیریم و از دانش کتابخوانی یکدیگر استفاده کنیم. بنظر بنده حقیر در کشوری که سرانه مطالعه کتاب اینچنین پایین است، ویکی پدیا یا همان ویکی کتاب را میتوان جایگاهی برای تبادل نظر کاربران محترمی که آن کتاب را مطالعه کرده اند قرار داد. متاسفانه همه ما شاهد بسیاری سیاست های سخت گیرانه در زمینه های گوناگون در کشور خود بوده ایم و نتایج ناخوشایند آن را در تولید و اشتغال و طلاق و ... دیده ایم. جای تعجب بسیار دارد وقتی میبینیم خودمان هم به این شیوه زندگی عادت کرده ایم و گاهأ از قوانین پیچیده و ناکارآمد آن لذت میبریم. بنظر من هر کتابی میتواند مورد نقد و بررسی قرار گیرد تا وزن و چگالی آن توسط خوانندگانش در ویکی تکامل یابد. باز هم عرض میکنم لزومی به سیاست های سختگیرانه در ایجاد صفحه های کتب منتشر شده نیست و در نهایت این کاربران محترم هستند که آنرا کامل میکنند. وقتی کتابی وجود یافته و منتشر شده پس میتواند جایگاهی در ویکی کتاب نیز پیدا کند ، آیا دستکم صد نفر آنرا نخوانده است؟ پس چرا این فرصت را برای هم بوجود نیاوریم که از اطلاعات یکدیگر بهرمند گردیم؟! مگر یک نقد در فلان نشریه که در اینجا به آن اشاره شده چقدر حائز اهمیت است که به عنوان منبع مهم تر از سرشناسه و شابک نویسنده قرار گرفته است! اگر آن مقاله توسط یکنفر نوشته شده باشد، مقاله ویکی با پردازش مداوم کاربران میتواند بسیار واقعی تر و کارآمد تر قرار گیرد. مگر هدف غیر از درج اطلاعاتی دقیق پیرامون اثریست!؟ لطفا همکاری نمایید و تدابیری بیاندیشید تا زمینه چنین مسیری را در ویکی هموار و اجازه کنکاش و تبادل نظر را به نفع توسعه کتابخوانی و تکامل نقد و بررسی آنها در کشور ایجاد نماییم. Farmanieh (بحث) ‏۲۲ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۳۵ (UTC) Farmanieh (بحث) ‏۲۲ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۳۵ (UTC)پاسخ

من نیز موافقم.وقتی کتابی انتشار می یابد بعد از گذر از هفت خان رستم منتشر شود و بعد از انتشار هم معمولا مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد.لذا کتاب چاپ شده(نه کتب دانشگاهی و درسی و ...)بلکه کتاب هایی که به شعر و داستان و رمان مربوط می شوند خود به خود سرشناسی دارند و در ویکی پدیای انگلیسی هم سهل است رهنمود سرشناسی کتاب.برای همین درخواست ایجاد یک نظر سنجی برای تغییر این رهنمود را دارم. @Huji: @ImanFakhri: @Shahnamk: @Gm110m: @Behzad39: @Benyamin-ln: @خاچی: @ایستاده در شب: @Hamid Hassani: @Sicaspi: @Farmanieh: @UnitedPowers: @Khobi1396: @3000MAX:

امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۰ (UTC) امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۸ (UTC) من موافق این ایده هستم که باید راهی پیدا کرد. شما پیشنهادی دارید؟ مثلا من پیشنهاد می‌کنم تمام کتابهایی که بیش از دو مرتبه تجدید چاپ شدند سرشناس تلقی شوند. -- Behzad39 (بحث)۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)پاسخ

@Behzad39: عزیز ممنون که موافق هستید.بله این ایده خوب است ولی کافی نیست.کتاب هایی هستند که توسط سامان ها چاپ می شوند و اصلا خریداری هم نمی شوند ولی به چاپ دهم رسیده اند!دلیل این کار اعتبار بخشی به کتاب است.این کتاب ها گاهی به طور مجانی میان نهاد ها و ارگان ها توزیع می شوند.البته این معیار خوب است ولی معیار های دیگری هم باید باشند مانند معرفی کتاب در روزنامه های کشوری و یا سخنانی که پیرامون کتاب توسط اندیشمندان گفته می شود و همچنین جدید بودن محتوای کتاب که توسط رسانه ها تایید شده باشد.کتابی که معمولا توسط دو رسانه بزرگ(در هر کشوری)معرفی می شود یا توسط رسانه های متعدد کوچک مورد تحلیل و نقد قرار می گیرد به نظر خود من می تواند سرشناسی داشته باشد.امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)پاسخ

بله من هم نگفتم کافی است. هدفم ایجاد یک طوفان فکری است که بتوانیم چند ایده از آن استخراج کنیم. اگر ایده‌های دیگری هم دارید بفرمایید.--Behzad39 (بحث)۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۷ (UTC)پاسخ

@Behzad39: :اول از همه از شما تشکر می کنم که چنین هدفی دارید (: به نظرم ایده هایی که بتوانند سرشناسی کتاب را محرز کنند موارد زیر هستند

  • کتاب هایی که چندین بار تجدید چاپ شده اند
  • کتاب هایی که موضوع یا محتوایی برای اولین بار در آن ها به کار می رود.
  • کتاب هایی که توسط رسانه ها مورد تحلیل یا نقد قرار گرفته باشند.
  • کتاب هایی که سخنان بزرگان(ادیبان و نویسندگان و شاعران بزرگ)پیرامون آن ها استفاده شده باشد.
  • کتاب هایی که از روی آن ها فیلم ساخته یا چندین کتاب دیگر نوشته شده باشد.

فعلا موارد بالا به ذهنم می رسد ولی اگر باز بود اضافه خواهم کرد.امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۴ (UTC)پاسخ

سه مورد آخر همین الانم در موارد سرشناسی هستند.(موضوع دو یا چند اثر عمده منتشرشده در منابع غیروابسته باشد. این آثار می‌تواند شامل مطالبی که به هر شکل (اعم از روزنامه، کتاب، مستند تلویزیونی، فهرست کتاب‌های پرفروش، یا نقدها) باشد، اما شامل اعلامیه‌های خبری یا سایر محتوایی که توسط خود نویسنده یا ناشر کتاب منتشر شده باشند نیست.)ممنونم اما باید بیشتر روی این موضوع کار کرد.--Behzad39 (بحث)۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۹ (UTC)پاسخ
درود فراوان خدمت دوستان، اتفاقا من خودم مقاله ای برای کتابی ساختم بحرین پاره ای از ایران که نویسنده اش صاحب کرسی یکی از دانشگاههای معتبر است. ولی چون پوشش خبری ندارد سرشناس محسوب نمی شود. به نظر من افراد صاحب کرسی کتابشان هم سرشناس است. با احترام خاچی۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۹ (UTC)پاسخ

@Behzad39: عزیز.بله می دانم سه مورد بالا در معیار الان سرشناسی هستند ولی حرف من این است که این معیار را سهل و ساده تر بکنیم یعنی این که وقتی کتابی در دو روزنامه کشوری تحلیل شده باشد و یا در حداقل دو خبرگزاری مورد نقد باشد،آن کتاب بی چون و چرا سرشناس تلقی شود و به قواعد سختگیرانه و منابع مختلف و متعدد(با موضوع تحلیل کتاب) نیاز نباشد.امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)پاسخ

@خاچی: عزیز؛موافق شما هستم اگر رهنمود ها بهبود یابند و سختگیرانه نباشند خیلی به نفع ویکی و خوانندگان خواهد بود.به نظر می رسد شما هم با تغییر این رهنمود موافق هستید.درست است؟امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)پاسخ
@Amir201: بله صدرصد موافق هستم. ممنون از اینکه این موضوع را پیش کشیدید. خاچی۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۰ (UTC)پاسخ

یک معیار می‌تواند این باشد که همه کتاب‌های انتشارات معروف و بزرگ و خوشنام را سرشناس بدانیم. فکر کنم الان به تبع ویکی انگلیسی چنین قانونی را برای آلبوم‌های موسیقی داریم.‏—NightD۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۶ (UTC)پاسخ

@Nightdevil: گرامی سلام؛ممنون به خاطر شرکت در بحث.

من نیز موافقم البته خودتان بهتر می دانید که صرف منتشر شدن توسط یک انتشارات بزرگ سبب سرشناسی نمی شود چون برخی که پول های هنگفت دارند ، می توانند کتابشان را توسط یک انتشارات بزرگ به چاپ برسانند ؛مطمئنم منظورتان این معیار بود که کتاب توسط یک انتشارات بزرگ به چاپ رسیده باشد و کمی هم تحت پوشش خبری و تحلیل باشد.بله این معیار عالی است!نظرتان بسیار جالب بود.از این نظر نیز می توان استفاده کرد.در کل و جدا از معیار های پیشنهادی،در بحث کتاب نباید سختگیر بود زیرا وقتی کتابی انتشار می یابد از مراحل بسیاری سالم بیرون آمده و انتشار پیدا می کند.مثلا بحث خود مجوز که داستانی دارد برای خودش.و مهم تر از این موارد ذکر شده فلسفه ایجاد این بحث که دوستان را برای نوشتن نظر دعوت کردم بحث درباره ایجاد مقالات برای کتاب هایی است که یک(نویسنده)به معنای خاص آن ا نوشته باشد یعنی کتاب هایی که صرفا(رمان،داستان،شعر و بقیه آثار ادبی)باشند نه کتاب های دانشگاهی و فیزیک و شیمی که اقتباس شده از منابع دیگر اند یا از منابع دیگری استخراج شده و نوشته می شوند.امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۳ (UTC)پاسخ

  • سرشناسی را آسان‌تر بگیریم. درباره‌ی کتابی که پوششی در منابع ندارد (که سرشناس بشود) چه می خواهیم در مقاله بنویسیم؟ «فلان کتاب نوشته‌ی فلانی است و در سال فلان منتشر شده است» همین؟ هنوز۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)پاسخ
  • :: @Hanooz: حداقل پوشش خبری که لازم است. منظور دوستان این است که قوانین را پیچیده نکنیم. خود من چند پیشنهاد دارم:
  • کتابهائی که نویسنده اشان صاحب کرسی دانشگاه است
  • کتابهائی که درباره یک فرد سرشناس و مهم هستند
  • کتابهائی که موضوع مهم و ملی گرایانه ای درباره یک رخداد تاریخی دارند. خاچی۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۱ (UTC)پاسخ
:: @Hanooz:  و@خاچی: عزیز؛

کتاب باید حداقل از طرف دو سه رسانه مانند خبرگزاری تحلیل شده باشد.مثلا خبرگزاری مهر درباره کتاب x بنویسد که این کتاب موضوعش چیست و درباره چه سخن می گوید و چه محور هایی دارد.بله بدون منب نمی توان درباره کتاب یا هر چیز دیگری مقاله نوشت.مثلا در معیار دوم که من نوشتم این بود که (موضوع تازه ای در کتاب باشد که قبلا جایی بحث نشده)مثلا کتاب شعری که به شیوه جدیدی از قالب های شعری استفاده می کند...خاچی عزیز نیز چند معیار ذکر کردند که به نظر من درست است ول کافی نیست و خودشان نیز این را عرض کرده اند که معیار هایی که ذکر کردند پیشنهاد است.امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۸ (UTC)پاسخ

درود بحث همین است که قرار شود ساده بگیریم ساده نه سخت تر دوست گرامی سرشناسی یک کتاب در شرایط موجود ایران چاپ است از ممیزی گرفته تا بازار و ناشر خودش هفت خان رسم و نشانه سرشناسی است به اعتقاد حقیر واگر نه که قوانین قبلی موجود است و همگی خبر دارند . با احترام Shahnamk (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۰ (UTC)پاسخ

معیارهای سرشناسی کتاب وجود دارند و فکر می کنم اجرای آنها کافی باشد.1234 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)پاسخ

  • درود بر همکاران گرامی. به نظرم هدفی که در ابتدای این بحث آورده شده (توسعه کتابخوانی...) بسیار ارزشمند است. با سهل گرفتن تا حدودی موافقم که کتاب‌های خوب صاحب مقاله شوند. اما متأسفانه یا خوشبختانه کتاب‌هایی که نقد و توجهی در منابع ندارند را نمی‌توان سرشناس دانست... پیشنهادم این است که اگر به کتابی جایزه و حتی نامزدی معتبری تعلق گرفته٬ سرشناسی ویکی را بدست آورد (مثلا کتاب‌های شایسته تقدیر...). در مورد کتاب‌های تخصصی هم در صورت امکان٬ از تشخیص همکارانی که در یک حیطه و حرفه٬ تخصص دارند استفاده شود. (اصولا معتقدم ویکی‌پدیا به انجمن‌ها و گروه‌های تخصصی نیازمند است.) ارادتمند.Gm110m (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۱ (UTC)پاسخ

درود متاسفانه بحث توسط جناب امیر201 بیان شیوایی دارد اما به بیراحه رفت پیشنهاد کننده محترم و همچنین حقیر معتقدیم که باید کمی به مقالات بخصوص در باب کتاب ساده گرفت به نظرم گاهی میزان حذفان از ایجاد بیشتر میشود البته بدون در نظر گرفتن زحمت دوستان رباتی که از انگلیسی ترجمه میفرمایند و قطعا گاهی نیاز بومی روی آنها نیست و تنها سرشناس میشوند به واسطه میان ویکی . مثلا فلان فوتبالیست فلان تیم روستائی آمریکا سرشناس است اما یک مقاله وطنی نیست . و یا به قول مقاله اشاره شده در صفحه سرور گرامی @Mardetanha: که نوشته یکی از ویکی نویسان خارجی است که اشاره دارد بر اینکه چرا مقالات سرشناسی در کشور خودش سخت و در آمریکا فلان برگه فلان روستا سرشناس است . و همچنین مینالد از درد کاربران تین ایج که من خطاب به ایشان گفتم ( انگار جانا سخن از زبان ما میگویی . می اندیشم ویکی پدیا مانند درختی است که عقلا به آن میرسند و آب یاری و بهسازی میکنند و نادانان که کم نیستند روی بدنه آن یادگاری میکنند و لاف عقل میزنند شاید شبیه جامعه خودمان باشد نادانان بر بدن جامعه یادگاری میکنند و لاف اصول گرایی و اصلاح طلبی میزنند . در آخر این درخت ( جامعه ) است که میبازد ) . به هر روی جمع بندی اینکه اگر همه موافق هستند کمی و کمی ساده تر بگیریم بخصوص در بخش کتب که خود انتشار در این زمانه سرشناسی ایجاد میکند با این همه ممیزی و مشکلات و هزینه ها . آنگاه که به مرز میلیون رسیدیم پالایش کنیم و کامل کنیم و غنا ببخشیم . با احترام و تشکر از همه یاران Shahnamk (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۰۰ (UTC)پاسخ

@Shahnamk: عزیز سلام و هزار درود بر شما که راه درست را تشخیص داده اید.

با نظر شما کاملا موافقم و معتقدم این اصلاحات به ویژه درباره کتاب ها باید صورت بگیرد.جدا از شوخی این حرفتان درست است که((هر کتابی در این زمانه از ممیزی و بحث مجوز که توسط چندین کارشناس و شورای بازبینی صادر می شود))بگذرد خودش یک دنیا حرف دارد و سرشناس است.یک کتابی که چاپ می شود حداقل توسط 100نفر مهر و امضا و کارشناس و رئیس و...دیده می شود که همان اول سرشناسی اش محرز می گردد(تلخند(: ))در کل باید برای توسعه کتابخوانی و اهمیت به کتاب سرشناسی بسیار بسیار ساده تر محرز شود.شابکی که هر کتاب می خورد در همه جای دنیا معتبر است!شابک شماره جهانی کتاب است.ما نگفتیم هر کتاب درسی و کتاب های تالیفی سرشناس باشند بلکه کتاب هایی که داستان و رمان و شعر هستند و از فکر و ذوق نویسنده و شاعر بیرون آمده باشند را می گوییم.آن هم نه همینطور بلکه در تطابق با منبع و حداقلِ تحلیل ها یا مواردی که در بالا گفته شد.امیدوارم همکاران و دوستان دیگر در سهل بودن این بحث اتفاق نظر داشته باشند تا بتوانیم شاهد مقالات بیشتر و بهتری در حوزه کتاب باشیم.امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۶ (UTC)پاسخ

نظر دوستان و خود من این نیست که هر کتابی بیاید نام اینجا ثبت شود.این حرف شما درست است ویکی پدیا دانشنامه است نه بانک اطلاعات کتاب.ما نظرمان ایجاد معیار های سرشناسی بیشتر و سهل تری است که کتاب ها بتوانند مقاله داشته باشند مانند معیار های زیر که در بالا گفته شد:

  • کتاب هایی که چندین بار تجدید چاپ شده اند
  • کتاب هایی که موضوع یا محتوایی برای اولین بار در آن ها به کار می رود.
  • کتاب هایی که توسط رسانه ها مورد تحلیل یا نقد قرار گرفته باشند.
  • کتاب هایی که سخنان بزرگان(ادیبان و نویسندگان و شاعران بزرگ)پیرامون آن ها استفاده شده باشد.
  • کتاب هایی که از روی آن ها فیلم ساخته یا چندین کتاب دیگر نوشته شده باشد.
  • کتابهائی که نویسنده اشان صاحب کرسی دانشگاه است
  • کتابهائی که درباره یک فرد سرشناس و مهم هستند
  • کتابهائی که موضوع مهم و ملی گرایانه ای درباره یک رخداد تاریخی دارند.

امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۰ (UTC)پاسخ

@Amir201: تجدید چاپ نمی تواند معیاری برای سرشناسی باشد. ولی به نظرم بقیه پیشنهادها می تواند ما را به اهدافمان نزدیک کند. خاچی۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۴۰ (UTC)پاسخ
@خاچی: بله اتفاقا من نیز موافقم.هر تجدید چاپی نمی تواند معیار سرشناسی باشد بالا درباره این مطلب بحث شده است.امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۴۳ (UTC)پاسخ
معیارهای پنجگانه وپ:کتاب مواردی که ذکر کردید پوشش میدهد و جامع است.--‏ SunfyreT۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۴۷ (UTC)پاسخ

بنابر توضیحی که در ابتدای صفحه(ویکی پدیا:سرشناسی کتاب)آمده:استانداردهای رفتاری مطرح‌شده در این صفحه تایید بسیاری از ویرایشگران ویکی‌پدیا را همراه خود دارد. با وجود اینکه پیروی از مفاد این صفحه توصیه می‌شود ولی این مفاد جزو سیاست‌ها نیست. در ویرایش و به‌روزرسانی این صفحه جسور باشید، ولی لطفاً پیش از انجام تغییرات عمده از صفحهٔ بحث برای مطرح کردن تغییرات و نظرخواهی استفاده کنید.اگر کاربران بیشتری پیرامون این بحث اظهار نظر کنند می توان برخی معیار ها را به معیار ها اضافه کرد و یا حتی تعدیلشان کرد.ولی این به نظر بیشتری از سوی همکاران محترم نیازمند است.در نهایت نظر ها را بررسی کرده و جمع بندی می کنیم.خیلی مایلم نظر @Mardetanha: گرامی را نیز بدانم. امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۴۸ (UTC)پاسخ

@Sunfyre: بنا بر فرمایش شما که معیار های پنج گانه همه موارد بالا را پوشش می دهد،آیا اگر کتابی مثلا کتاب x از سوی دو روزنامه مشهور مورد تحلیل،نقد و معرفی قرار گرفته باشد،می تواند مقاله ای در ویکی فا داشته باشد؟؟یا اگر کتابی یک موضوع تا به حال به کاربرده نشده را در خود بگنجاند می تواند در ویکی پدیا مقاله داشته باشد؟امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۵۲ (UTC)پاسخ
شما کار بسیار صحیحی انجام می‌دهید. سیاستها قابل تغییر هستند. اگر این صفحه بحث یک یا چند خروجی مناسب داشته باشد به راحتی می‌توان از دل آن یک نظرخواهی ایجاد کرد. قاعده صحیح آن است که ما سیاستها را بر اساس جامعه خودمان بنویسیم.--Behzad39 (بحث)۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۵۴ (UTC)پاسخ
معیار پیشنهادی اولتان در معیار یکم وپ:کتاب پیشبینی شده است: «موضوع دو یا چند اثر عمده منتشر شده در منابع غیروابسته باشد. این آثار می‌تواند شامل مطالبی که به هر شکل (اعم از روزنامه، کتاب، مستند تلویزیونی، فهرست کتاب‌های پرفروش، یا نقدها) باشد، اما شامل اعلامیه‌های خبری یا سایر محتوایی که توسط خود نویسنده یا ناشر کتاب منتشر شده باشند نیست.»
معیار پیشنهادی دومتان گنگ است.--‏ SunfyreT۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)پاسخ
منظورم از پیشنهاد دوم این است که یک کتاب برای اولین بار یک نظریه یا یک روش درمانی(در علم پزشکی)یا یک راه حل برای محاسبات فلان عبارت ریاضی را داشته باشد که قبل از آن کتاب در هیچ کتاب دیگری ذکر نشده باشد.می توان برای خود این پیشنهاد شرط گذاشت مثلا این که اگر کتابی چنین ادعا می کند راه و روشی جدید ارائه می کند یا مطلب ابداعی جدید برای گفتن دارد،باید به طور صریح در خود کتاب یا مقدمه اش ذکر شده باشد این مطلب.یا این که در خبرگزاری های معتبر این موضوع مورد تاید باشد و به آن اشاره کنند.-- امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۰۴ (UTC)پاسخ
@Sunfyre: به نظر من سیاست های کنونی کافی نیست. برای خود من جای سوال دارد این کتاب بحرین پاره ای از ایران با وجود اینکه نویسنده اش یک مقام علمی در سطح جهانی است کتابش فاقد معیار سرشناسی باشد. خاچی۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۲ (UTC)پاسخ
معیار پنجم این رهنمود برای چنین مواردی پیش‌بینی شده است.--‏ SunfyreT۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۵ (UTC)پاسخ
@Sunfyre: معیار پنجم می توان گفت با معیار پیشنهادی من تطابقی ندارد!اگر مثلا کتابی مدعی باشد که مثلا یک روش حل معادله را پیشنهاد می کند که تا به حال استفاده نشده است و نویسنده آن اصلا سرشناس هم نباشد چه؟آیا چنین مقاله ای را زود مشمول حذف یا نظرخواهی نمی کنند؟حال چه اشکال دارد معیار های بالا با اندکی ویرایش به جای معیار های کنونی یا در ادامه معیار های کنونی بیایند که هم کلی بودن و همه فهم نبودن معیار ها از بین برود و هم معیار ها قابل قبول تر باشند؟یک مثال برای این ادعا که معیار های کنونی کلی و سختگیرانه اند این است که در صفحه حذف برای مقاله هایی که من برای کتاب ها نوشته ام،کتاب ها شایسته تقدیر بوده اند اما برگزیده نه!و چون معیار دوم مبنی بر این که کتاب برنده جایزه بزرگ ادبی باشد کلی است این سبب شده است که کاربران به چالش کشیده شوند و دقیقا ندانند چه باید بکنند.از طرف دیگر بنا بر تجربه اندکم در ویکی فا مطمئنم اگر کتابی برایش مقاله نوشته شود و در منابع صرفا از دو منبع یا سه منبع استفاده شود که کتاب را مورد تحلیل قرار داده اند،فورا ان مقتاله یا برچسب حذف زماندار می خورد یا در حالت خوشبینانه به نظرخواهی ارجاع داده می شود و کاربران و همکاران نیز با توجه به سیاست های سختگیرانه کنونی رای حذف شود به مقاله می دهند.امیر201 (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۵ (UTC)پاسخ
@Sunfyre: ولی همین مقاله ای که بنده ساختم توسط یکی از کاربران با سابقه بدون در نظر گرفتن معیار پنجم رای به حذف داده شد. خاچی۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۰ (UTC)پاسخ
@Wikimostafa: درود بر شما؛نظرتان کوتاه است و این کافی نیست!

با ذکر دلیل بگویید که چرا؟بحث بلند بالا استدلال های خوبی دارد،اگر شما نیز استدلال مخالف نظرات بالا دارید لطفا بیان کنید که همه بدانند چرا مخالف هستید.هم هدف ذکر شده و هم دلیل های آورده شده از نظر عقل سلیم قابل قبول اند وبه قول بهزاد عزیز ما باید معیار ها را به تناسب جامعه خودمان طرح کنیم.منتظر پاسختان هستیم.امیر201 (بحث) ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۷ (UTC)پاسخ

نخست این که معلوم نیست دوستان قصد دارند چه مشکلی را حل کنند؛ مشکل سرشناسی کتاب‌ها در حالت کلی، یا مشکلی که سر یک کتاب خاص (بحرین پاره ای از ایران) پیش آمده‌است.
دوم این که کاربر:Sunfyre درست می‌گوید: این که اثری توسط دو منبع معتبر مستقل نقد شده باشد، حداقلِ بند ۱ از رهنمود فعلی است و لازم نیست بند جدید برایش بسازیم.
سوم، در خصوص کتابی که یک نظریه یا روش جدید را مطرح می‌کند: این به تنهایی باعث سرشناسی نیست. خیلی‌ها کتاب می‌نویسند و در آن روش‌های جدید طرح می‌کنند اما روش‌شان غلط است یا مورد اقبال قرار نمی‌گیرد و کلاً به بوتهٔ فراموشی سپرده می‌شود. خیلی‌های دیگر هم یک روش مثلاً «جدید» معرفی می‌کنند که جدید بودنش فقط در سطح محلی است (مثلاً «برای اولین بار در ایران» یا «برای اولین بار به فارسی» یک چیزی را مطرح می‌کنند) که این باعث سرشناسی نیست چون سرشناسی محدودیت جغرافیایی یا زبانی ندارد.
در مورد سرشناسی گرفتن کتاب از نویسنده‌اش، بند ۵ این را دقیقاً ذکر کرده‌است. هر نویسنده‌ای این قدر سرشناس نیست که تمام آثارش سرشناس بشوند؛ اما برخی نویسنده‌ها (مثل شکسپیر یا صادق هدایت) چنان آثارشان و سبکشان مورد نقد بوده که تمام آثارشان سرشناس می‌شود.
دست آخر این که تجدید چاپ یک کتاب، نشانی از سرشناسی نیست. شاید یک نفر پول داد هی کتابش را چاپ کردند (یا رانت داشت و تجدید چاپ برایش ساده بود). اگر کتابی به خاطر «خوب بودن» تجدید چاپ می‌شود و نه به دلایل دیگر، انتظار می‌رود که ناقدان کتاب راجع به همین خوب بودن کتاب چیز نوشته باشند؛ اگر نوشته باشند هم بند ۱ ارضا می‌شود! پس دیگر لازم نیست لقمه دور سر خود بچرخانیم.
اما گفتهٔ آخر: مشکل اصلی دوستان با سرشناسی معیارها نیست، بلکه ناتوانی یا عدم تمایل خودشان برای پی‌گیری معیارهاست. برای این که نشان بدهید که کتابی معیار ۱ را برآورده می‌کند باید بروید در نشریات و مجلات جستجو کنید نقدهای کتاب را پیدا کنید (که یعنی باید با نشریات و مجلات علمی آشنا باشد و راهی برای دسترسی به آن‌ها هم داشته باشید)؛ برای این که بند ۵ را ارزیابی کنید لازم است که در حد خیلی خوبی با نویسندگان برجستهٔ دنیا آشنا باشید که یعنی باید سال‌ها اهل مطالعه باشید؛ برای آن که من بتوانم بند ۲ را نشان بدهم باید با جوایز ادبی بزرگ دنیا آشنا باشم که یعنی باید روی این قضیه کمی تحقیق و جستجو کرده باشم. بدون زحمت کشیدن، سرشناسی را نمی‌شود اثبات کرد. هر راه حلی که بخواهد کار اثبات سرشناسی را «راحت» بکند، فقط وقتی مورد قبول است که خود مفهوم سرشناسی را سهل‌الوصول‌تر نکند. دوستان عزیز هم به جای دستکاری معیارها، خوب است بروند راه‌های تعیین تکلیف معیارها را شناسایی کنند؛ مثلاً یک نفر که واقعاً علاقه‌مند است می‌تواند برود عضو نورمگز و ابسکو دیگر منابع مشابه بشود و دنبال نقدهای کتاب بگردد. — حجت/بحث۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۰۴ (UTC)پاسخ
@Huji: درود جناب حجت. فکر نمی کنم این گفتگو به خاطر بحرین پاره ای از ایران به وجود آمده باشد. البته من گمان نمودم که کاربر محترمی که چنین درخواستی مطرح نمود شاهد پیگیری من و شما برای اثبات سرشناسی این کتاب بوده است و به همین خاطر چنین ایده ای به ذهنش رسیده است. اما واقعیت امر این است که بعضی از کتابها قابل نقد نیستند. مثلا کتابهای صادق هدایت چون رمان یا داستان هستند می توان نقد نمود ولی کتابی که با سند و مدرک یک رویداد تاریخی را شرح می دهد کمتر مورد نقد و بررسی قرار می گیرد مخصوصا اینکه نویسنده اش یک شخصیت علمی تراز اول باشد. پیشنهاد من این است نویسنده هایی که صاحب کرسی دانشگاههای معتبر هستند کتابهایشان سرشناس باشد. چنین مواردی استثنا هستند و هر کسی نمی تواند چنین جایگاهی را غصب کند. خاچی۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)پاسخ
@خاچی: در اشتباهید. تمام کتاب‌ها قابل نقد هستند (حتی کتاب‌های آسمانی هم مورد نقد بوده‌اند، چه رسد به کتاب‌های علمی، داستانی و ...). این که برای برخی کتاب‌ها شما نقد پیدا نکرده‌اید احتمالاً یکی از این دو معنا را دارد: یا شما خوب نگشته‌اید (که مقصر رهنمود سرشناسی نیست)، یا واقعاً جامعهٔ نویسندگان و منتقدان ما سرا نقد آن کتاب نرفته (که باز مقصر رهنمود سرشناسی نیست). ویکی‌پدیا فقط یک دانشنامه است و بنا نیست حلال تمام مشکلات باشد؛ از جملهٔ این مشکلات، ضعف منتقدان ما در نوشتن نقد راجع به آثار مختلف است. آن مشکل باید خارج ویکی حل بشود نه در ویکی. — حجت/بحث۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۷ (UTC)پاسخ
در مورد پیشنهاد به خصوصتان هم چند سوال دارم: این «صاحب کرسی» بودن را چطور تعیین می‌کنید؟ معمولاً چند نفر در هر دانشگاه صاحب چنین وضعیتی هستند؟ می‌توانید ده استاد صاحب کرسی از دانشگاه‌های ایران نام ببرید که الان زنده هستند؟ می‌توانید پنج استاد صاحب کرسی (از هر کجا) نام ببرید که زنده هستند و مشمول بند پنجم رهنمود فعلی نمی‌شوند؟ — حجت/بحث۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۰ (UTC)پاسخ
@Huji: تا جائی که من اطلاع دارم نویسنده همین کتاب سید حسن امین صاحب کرسی دانشگاه گلاسکو کالدونیان است. در داخل کشور هم ایسنا [۱] 25 نفر را معرفی کرده است. خاچی۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۶ (UTC)پاسخ
@خاچی: جوابم را کامل ندادید. من برای مثال‌های بیشتری (فرای این جناب سید حسن امین) هستم؛ این که فقط ایشان را مثال بزنید باز شبههٔ من بر سر این که بحث راجع به آن مقاله و شخص است یا کلی است را زیادتر می‌کند.
به بیان دیگر، اگر نمی‌توانیم برای پرسش‌های من به آسانی پاسخ پیدا کنیم، این معیار احتمالاً معیار خوبی نیست. — حجت/بحث۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC)پاسخ
@Huji: بله متوجه سوال شما شدم. ما افرادی چون مجید سمیعی ، فیروز نادری ، لطف‌الله یارمحمدی ، فی البداهه فرد خاصی به نظرم نمی رسد پاسخ آن احتیاج به تحقیق و وقت بیشتری دارد. خاچی۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۵ (UTC)پاسخ
@خاچی: عجله‌ای در اصلاح رهنمود نیست؛ وقت بگذاریم تحقیق بکنیم بهتر است. — حجت/بحث۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۶ (UTC)پاسخ
@Huji: البته من حق می دهم نسبت به شبهه ای که ایجاد شده است ولی اصراری هم ندارم که کتاب مورد اشاره به هر قیمتی بماند. پایبندی به قوانین ویکی فا برای خود من از هر چیز دیگری مهمتر است ولی امیدوارم چنین گفت و گو هائی نه تنها برای این رهنمود بلکه برای همه رهنمودهای دیگر ادامه پیدا کند که کمترین منفعت آن کسب اطلاعات بیشتر از شناخت رهنمودها است. خاچی۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۱۷ (UTC)پاسخ

معیار سرشناسی کتاب سختگیرانه تر از نویسنده است. شخص با نوشتن چند کتاب نقد شده در منابع معتبر سرشناس می شود. ولی کتاب به صرف نوشته شدن توسط شخصی سرشناس سرشناس نمی شود. بی معنی است هر نوشته ای را به صرف نویسنده اش سرشناس بپنداریم. شاید شخص معروف کتاب مزخرف و بی اهمیت هم بنویسد.1234 (بحث) ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)پاسخ

@Huji: عزیز سلام.برخی کتاب ها هستند که در خبرگزاری ها یا روزنامه ها نقد نشده اند و فقط به موضوع و محتوای آن ها اشاره شده است(معرفی کتاب) اماهم خودتان می دانید و هم بسیار روشن است که روزنامه ها هر کتابی را معرفی نمی کنند و درباره اش مطلب نمی نویسند(که اگر اینطور بود خبرگزاری ها باید پر بود از اخبار یا معرفی هایی پیرامون کتاب)ولی متاسفانه این معرفی یک نقد نیست که سبب سرشناسی شود.از روی دیگر وقتی از نویسنده ای درباره کتابش مصاحبه می شود،این در رهنمود سرشناسی کتاب مورد قبول نیست چون خود نویسنده درباره اش حرف زده؛اما باز باید گفت که خبرگزاری و روزنامه و منابع دیگر از هر نویسنده ای مصاحبه تهیه نمی کنند.راه پیشنهادیتان برای این موضوع چیست؟اگر چند خبرگزاری سراغ نویسنده یک کتاب مثلا x رفته اند خب این نشان از چه موضوعی دارد؟یا نویسنده فرد مهمی است یا کتابش جالب است.در نهایت سوالم این که آیا معیار اول تنها شامل نقد ها می شود؟امیر201 (بحث) ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)پاسخ
@Amir201: این قسمت که شما گفتید «هم خودتان می دانید و هم بسیار روشن است» اشتباه است. در بین مجلات فارسی شاید خیلی مرسوم نباشد (که البته نادر هم نیست) اما بین مجلات انگلیسی اتفاقاً خیلی رایج است که نقد کتاب بنویسند. معیار اول فقط شامل نقد نمی‌شود، اما باید راجع به خود کتاب بحث کرده باشند.
  • مثال جمله‌ای که راجع به موضوع بحث نکرده «سید حسن امین، نویسندهٔ کتاب بحرین پاره‌ای از ایران معتقد است که تاریخچهٔ جدایی بحرین از ایران به فلان سال بر می‌گردد». دلیل کافی نبودن: تنها چیزی که راجع به خودِ کتاب گفته، این است که نویسنده‌اش کیست.
  • مثال جمله‌ای که راجع به موضوع بحث کرده (توجه کنید که پرداختن یک منبع به یک کتاب در حد یک جمله، سرشناسی نمی‌آورد؛ اما می‌خواهم متوجه تفاوتش با بالایی بشوید): «کتاب بحرین پاره‌ای از ایران اثر سید حسن امین تلاش می‌کند تا تاریخچهٔ جدایی بحرین از ایران را بر اساس منابع فارسی و عربی توضیح بدهد»
راه حل پیشنهادی من این است که اطلاعات‌تان را زیاد کنید؛ مجله‌های تخصصی را بخوانید و جستجو کنید؛ دنبال راه حل سریع و آسان نباشید و بپذیرید که باید زحمت بکشید تا اطلاعات غنی به دست بیاورید. — حجت/بحث۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۲۲ (UTC)پاسخ
امروزه هم نشر کتاب راحت است و هم نقد آن. هر دو را براحتی با پول می شود انجام داد. بحث اعتبار مجله و نقاد و همچنین همانطور که حجت گفت اینکه نقد در مورد کتاب باشد و نه نظر در مورد نویسنده بسیار مهم است. ضمن اینکه درج خبر در مورد اینکه کتاب فلان چاپ شد و اثر خوبی بود. یا به چاپ مثلا چهارم رسید هم دلیلی بر سرشناسی نمیشود. در عصری که تیراژ کتاب 50تا 100 نسخه است تیراژ چهارم و پنجم معنی ندارد. -- Hootandolati(بحث) «سه‌شنبه،۲۷ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۰۸ (ایران)» ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)پاسخ
نظرم قدری مغایر است با نظرتان.کجا نشر کتاب و نقدش راحت است؟شما می دانید ممیزی کتاب به چه معناست؟ همین ممیزی و مجوز نشر کتاب ماه ها به طول می انجامد و گاه برای دادن مجوز به شورا های مختلفی ارجاع داده می شود.مثلا هیئت بازبینی و...این که گفتید نقدش راحت است واقعا این طور است؟راحت هم باشد نقد های دو هزاری راحت هستند نه نقد هایی که سایت ها و منابع معروف می گذارند.اگر بنا به گته شما بخواهد عمل شود فاتحه کتاب را باید در ویکی پدیا خواند! معمولا در مجله های مهم و سایت های مهم دیگر نام نقاد را نمی نویسند چون مجلات و روزنامه ها خودشان سرویس های مختلفی از جمله سرویس فرهنگی دارند که کارشان و تخصصشان نقد و بررسی مسائل فرهنگی در روزنامه است.خب این ها نقد می کنند و کارشان این است اصلا.اما هر کتابی را هم نقد نمی کنند.با این نظرتان موافقم که اگر فقط بنویسند فلان کتاب چاپ شد و مشخصاتش فلان است این نقد و بررسی نیست ولی اگر بیایند محتواش را بررسی کنند یا نقد این مهم است.این که کتابی به چاپ چندم رسیده باشد لزوما سرشناسی نمی آورد اما این خود نیز مطلق نیست.ممکن است کتاب خوبی بوده و خیلی فروش رفته.و در رابطه با جمله آخرتان که تیراژ کتاب گفتید 100تا است.مثلا در مقاله ای راجع به کتاب شما می خواهید با کدام منبع ثابت کنید که واقعا تیراژ کتاب100تا بوده است؟هیچگاه نمی شود ثابت کرد مگر منبع مهمی آن را گفته باشد.یعنی نمی توان گفت کدام کتاب ها تیراژ کمی دارند و معیار و منبعی برای آن مشخص نیست--امیر201 (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)پاسخ
ویکی جای معرفی کتاب نیست. 1234 (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۵۲ (UTC)پاسخ
فکر کنم مطلب جناب @Huji: فصل الخطاب این ریسه است. «اطلاعات‌تان را زیاد کنید؛ مجله‌های تخصصی را بخوانید و جستجو کنید؛ دنبال راه حل سریع و آسان نباشید و بپذیرید که باید زحمت بکشید تا اطلاعات غنی به دست بیاورید» سپاس خاچی۱۷ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)پاسخ

تفاوت کتاب الکترونیک با یک فایل پی دی اف شبیه کتاب چیست؟

[ویرایش]

با سلام @Huji: در معیار حد نصاب کتاب به داشتن شابک اشاره شده و منطقا این معیار باید در مورد کتاب الکترونیک هم صدق کند اما گاهی مشاهده می شود که برخی متون هستند که در قالبی شبیه کتاب الکترونیک در فضای مجازی منتشر می شوند ولی هیچ شناسنامه کتاب مثل محل نشر و ناشر و تاریخ نشر و حتی نویسنده و ویراستیار و هیچ شماره کتابخانه ملی و شابک ندارند، ولی به خاطر جنجالی بودن موضوع یا نویسنده آن در رسانه ها مطرح می شوند مثل روایت یک استعفا، خب فایل متنی آن را اگر دانلود کنید و ملاحظه کنید در ابتدای کتاب فقط روی جلد عنوان خورده و نوشته گفتگو با محمد سرفراز و هیچ چیز دیگری بعدش نیامده و با یک بسم الله و فهرست مطالب و مقدمه و یک قالب بندی و شماره صفحه شبیه کتاب به اسم کتاب الکترونیک مطرح شده. خب من هم پایان نامه ام همین قالب را و حتی موارد بیشتری(فهرست منابع و ارجاع پانویس، معادل لاتین کلمات و واژه نامه، چکیده و نتیجه و تأییده هیات داوران و تعلق به یک دانشگاه و داشتن تاریخ و محل مشخص) از این هم دارد حالا اگر در فضای مجازی منتشرش کنم بهش کتاب الکترونیک می گن، البته به خاطر معروف نبودن من کتابم مورد توجه رسانه ها نمی شود ولی می خواهم بگویم معیار حد نصاب کتاب الکترونیک چیست و مرزش با یک فایل متنی چیست؟ آیا همان داشتن شابک است یا خیر؟ همچنین گاهی این فایل منتشر شده به خاطر جنجالی بودن موضوع یا نویسنده(مصاحبه شونده) در رسانه ها مطرح می شود خب این به معنی قبول این منبع به عنوان یک کتاب الکترونیک سرشناس است یا کلا یک موضوع و واقعه بوده که حول محور همان شخص یا موضوع اصلی کتاب سرشناسی دارد؟ DRIS92 (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)پاسخ

@DRIS92: «کتاب» به آن معنایی که در اینجا منظور است، همان است که شابک دارد. نسخهٔ الکترونیکی آن هم شابک دارد. در ایران من خیلی این را ندیده‌ام (شاید چون خیلی به نسخهٔ الکترونیکی کتاب‌های چاپ ایران دسترسی نداشته‌ام) اما در کشورهای جهان اول خیلی مرسوم است که شما به جای نسخهٔ چاپی، نسخهٔ الکترونیکی (پی‌دی‌اف یا DjVu یا ...) کتاب را خریداری کنید که شابک دارد.
اما آن چیزی که شما گفتید، مصداقی از یک اثر «خودچاپ‌کرده» است. مثل مقاله‌ای که یک نفر در وبلاگ خودش بگذارد. این یعنی آن اثر از روال‌های معمول نشر گذر نکرده (چون اگر از معیارهای نشر با موفقیت بیرون آمده بود قطعاً شابک می‌داشت). ما هیچ وقت با قطعیت نمی‌توانیم بگوییم چرا از این روال سربلند بیرون نیامده؛ شاید قسمتی از آن به خاطر سانسور یا دلایل این چنینی باشد، اما قسمتی از آن هم احتمالاً به خاطر این است که ناشران آن را این قدر «مهم» ندانسته‌اند که علی رغم مشکلات، چاپش کنند (کما این که همین دو سه هفتهٔ اخیر گفته شد که یک نفر کتابی راجع به زندگی رضاشاه نوشت که در ایران نتوانست چاپ کند اما در انگلیس چاپ کرد .. و بدیهی است که نسخهٔ چاپ انگلیس شابک دارد!)
یعنی ما به کتابی که از روال نشر گذرنکرده و بعد مستقیم در اینترنت «منتشر» شده، به چشم یک کتاب نگاه نمی‌کنیم و در سرشناسی آن تردید می‌کنیم. اگر سرشناسی‌اش از طریقه‌های دیگر به طور قاطعی قابل دفاع باشد (پوشش بسیار گسترده' از سوی ناقدان معتبر و مستقل به طور مستمر) آن وقت علی رغم شابک نداشتن برایش مقاله می‌سازیم. اما اگر نه، از مقاله‌ساختن برایش خودداری می‌کنیم.
تأکید من روی «به طور مستمر» در بالا را هم در نظر بگیرید. یک وقت یک نفر کتابی می‌نویسد که چاپ نمی‌شود، بعد خودش این را در اینترنت نشر می‌دهد و مدتی هم سوژهٔ خبرگزاری‌های غیرتخصصی می‌شود اما پس از مدتی از نظرها می‌افتد. این توجه مقطعی، برای اثبات سرشناسی کافی نیست. — حجت/بحث۲۳ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)پاسخ
چند نکتهٔ دیگر: پایان‌نامهٔ شما، حتی قبل از چاپ به عنوان کتاب، کماکان می‌تواند یک منبع باشد (بخش‌هایی از آن که تحقیق خودتان است منبع معتبر محسوب نمی‌شود، اما بخش‌هایی که تحقیق دیگران را خلاصه کرده‌اید ممکن است منبع معتبر هم محسوب بشود). اما بین اعتبار یک منبع و سرشناس بودنش فرق هست. گاهی یک پایان‌نامه چنان مهم است که ناشران چاپش می‌کنند و منتقدان نقدش می‌کنند و محققان به آن استناد می‌کنند و تبدیل می‌شود به یک اثر سرشناس. مثالش مفهوم دستگاه در موسیقی ایران از هرمز فرهت است که به نظر من کتابی سرشناس است (اگر چه فرصت نکرده‌ام برایش مقاله بسازم). این کتاب در اصل رسالهٔ دکترای فرهت بوده. — حجت/بحث۲۳ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۸ (UTC)پاسخ
با تشکرو سپاس فراوان از پاسخ شما جناب @Huji: بنده از پاسخ شما مطمئن شدم که پس کتاب الکترونیک هم همان شرط شابک را هم علی القاعده باید داشته باشد مگر این که کتاب خود چاپ کرده باشد و نتوانسته باشد به دلایلی از روند معمول گذر کرده باشد. اما برخی از کاربران به این نکته ممکن است توجه نکنند به نظر شما لازم نیست رهنمود سرشناسی کتاب ویرایش شود، و تصریح شود که تکلیف کتاب الکترونیک و کتاب خود چاپ کرده چیست؟ همچنین به نظرم شایسته است یک رده برای سرشناسی موضوعاتی همچون مصاحبه و گفتگو و سخنرانی و مناظره و موضوعات مشابه داشته باشیم تا چنین مواردی اگر برد رسانه ای زیادی داشت و یا تبدیل به موضوعی تاریخ شد (مثل برخی سخنرانی های مارتین لوترکینگ) بتواند با عنوان مشابه که گفتم در ویکی سرشناسی و رده بندی شود و دارای مقاله مستقل شود نه این که دچار سردرگمی بشویم که این یک واقعه است یا یک کتاب است یا مربوط به خود مصاحبه شونده و نویسنده است. بازهم تشکر فراوان DRIS92 (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۷ (UTC)پاسخ