اشرف پهلوی
در بیطرفی این مقاله اختلافنظر وجود دارد. |
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
اشرف پهلوی | |||||
---|---|---|---|---|---|
والاحضرت شاهدُخت اشرف پهلوی | |||||
زاده | ۴ آبان ۱۲۹۸ خورشیدی ۲۶ اکتبر ۱۹۱۹ تهران، ایران | ||||
درگذشته | ۱۷ دی ۱۳۹۴ خورشیدی ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۶ (۹۶ سال) مونتکارلو، شاهزادهنشین موناکو | ||||
آرامگاه | |||||
همسران | |||||
فرزند(ان) | شهرام پهلوینیا (قوام) شهریار شفیق آزاده شفیق | ||||
| |||||
دودمان | خاندان پهلوی | ||||
پدر | رضاشاه | ||||
مادر | تاجالملوک آیرملو |
عناوین شاهدخت اشرف پهلوی | |
---|---|
عنوان مرجع | والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی |
عنوان گفتاری | شاهدخت اشرف والاحضرت اشرف |
اَشرَفالمُلوک پهلوی (۴ آبان ۱۲۹۸ – ۱۷ دی ۱۳۹۴)، که تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با عنوان سلطنتی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی[۲] از او نام برده میشد، شاهزاده و دیپلمات ایرانی بود. او فرزند رضاشاه و خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی بود و به عنوان رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد[۳] و کمیسیون حقوق زنان سازمان ملل متحد فعالیت کرده بود و از فعالان حقوق زنان در ایران بود.[۴][۵] وی در بهار سال ۱۳۲۵ نقش مهمی در ترغیب ژوزف استالین به خروج ارتش سرخ از آذربایجان ایران داشت.[۶] از اشرف پهلوی همچنین به عنوان یکی از عوامل مؤثر جریان کودتای ۲۸ مرداد و سقوط محمد مصدق نام برده شده است. وی همچنین نقش مهمی در تأسیس سازمان خدمات اجتماعی و سازمان زنان ایران داشت. او روز پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ در نود و شش سالگی در منطقه مونتکارلو، شاهزادهنشین موناکو درگذشت. اشرف پهلوی ۳ بار در طول زندگی تبعید شد. نخست در کنار تبعید پدرش رضاشاه به موریس. دومی تبعید او در زمان محمد مصدق و سومی تبعید پس از انقلاب ۱۳۵۷.[۷][۸]
اوایل زندگی
[ویرایش]اشرف پهلوی خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی به عنوان یکی از چهرههای اثرگذار دربار پهلوی، چهارم آبان ۱۲۹۸، پنج ساعت پس از محمدرضا در تهران با اصالت مازندرانی بهدنیا آمد. نام اصلی وی زهرا است[۱۰] که پس از به سلطنت رسیدن پدرش، رضاشاه، به اشرفالملوک ملقب شد. مادرش ملکه تاجالملوک از خانوادههای نظامی مهاجری بود که پس از انقلاب بلشویکی روسیه از آذربایجان به ایران آمده بودند. اشرف دارای چهار خواهر و برادر تنی (شمس، محمدرضا پهلوی، علیرضا) و شش خواهر و برادر ناتنی (همدم السلطنه، فاطمه، غلامرضا، عبدالرضا، احمدرضا، محمودرضا، حمیدرضا) از سه همسر دیگر رضاشاه بود.
در شش سالگی اشرف و با به سلطنت رسیدن پدرش زندگی کاخنشینی این خانواده آغاز شد. اشرفالملوک برادر خویش را والاحضرت خطاب میکرد و صد تومان مقرری ماهانه از رضاشاه داشت و اسب سواری و اتومبیل به خصوص از نوع آمریکایی از چیزهای مورد علاقه وی بودند. اشرف تحصیلات خود را در مدرسه دخترانهٔ زرتشتیها گذراند و زبان فرانسه را از معلم خانوادگی دربار، مادام ارفع فراگرفت و اولین آشناییهای اشرف با غرب نیز از تعاریف مادام ارفع در همینجا شکل گرفت.
اولین سفر وی به اروپا در سال ۱۳۱۲ برای دیدار ولیعهد در سوئیس رخ داد که بهدلیل علاقهمندی شدید به زندگی در اروپا و نیز تحصیل، از پدر تقاضای ماندن در کنار برادر جهت ادامهٔ تحصیلات کرد که به دلیل عدم اجازه رضاشاه پس از مدتی به ایران بازگشت. خانوادهٔ رضاشاه و از جمله اشرف از نخستین افرادی بودند که بنابر تصمیم رضاشاه بر تغییر الگوی ایرانی بر اساس غرب، به صورت بیحجاب در مراسم جشن فارغالتحصیلی دانشسرای عالی در ۱۳۱۴ شرکت جستند. رضاشاه به هنگام خروج از کشور و نیز در تبعید همواره به اشرف تأکید میکرد که در کنار برادر خویش مانده و مراقب وی در امر سلطنت باشد.
سیاست
[ویرایش]کودتای ۱۳۳۲
[ویرایش]وی در اکتبر ۱۹۵۱ شش ماه پس از این که مصدق به نخستوزیری رسید بهخاطر این که مصدق فکر میکرد در حال توطئه با نمایندگان و سیاستمداران ضد مصدق است از کشور تبعید شد و به فرانسه رفت.[۱۱][۱۲] درست پیش از رفتن به اروپا اشرف و شوهرش به دستور شاه با آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی دیدار کردند. این دیدار تنها یک دیدار عادی و غیررسمی نبود. به گزارش کاردار بریتانیا یک ماه پس از این دیدار «کاشانی خبرچینهایش را در جهتهای مخالف گماشته و با دربار تماس برقرار کرده است.» اشرف همچنین ارتباط نزدیکی با اسدالله رشیدیان داشت. درست پس از کودتا، اشرف در نامه ای به علم خواستار فروش خانه اش و ارسال پولش به او شد و رشیدیان را معتمد خود خواند. گفته شده اشرف در یک ماه پیش از کودتا شبکه ای که رشیدیان در آن درگیر بود را سازمان داده که قرار بود در زمان مناسب به نفع شاه عمل کند. وقتی کرمیت روزولت و جورج کارول در ژوئیه ۱۹۵۳ به تهران اعزام شدند، از طریق دفتر رشیدیان اولین گامها برای برقراری تماس بین اشرف که در آن زمان در اروپا بود و کودتاچیان برداشته شد. رشیدیان ترتیب ملاقات اشرف پهلوی و دو نماینده سیا را داد. رشیدیان در ۱۵ ژوئیه در ریویرای فرانسه[۱۱] با اشرف که در این زمان در حال قمار در کازینوهای دوویل بود[۱۳] دیدار کرد و به او گفت «آمریکا و بریتانیا عمیقاً نگران وضعیت ایرانند و طرحی برای حل مشکل و نفع رسانی به شاه تدوین کردهاند.» رشیدیان به اشرف اطلاع داد کمک او او برای عملیاتی شد طرح مورد نیاز است و او باید با یک آمریکایی و یک انگلیسی دیدار کند تا او را در جریان قرار دهند. آنها اشرف را متقاعد کردند به تهران برگردد.[۱۱] او با نورمن داربیشایر، قائممقام مونتی وودهاوس در امآی۶ و استیون مید، یه افسر جوانتر نیروی هوایی آمریکا دیدار کرد. این دو پاکتی به اشرف دادند که قرار بود او پس از رسیدن به تهران به برادرش بدهد.[۱۴][۱۳] کار او اطلاع دادن به شاه در مورد طرح و تضمین کردن مشارکت او بود. اشرف در ۲۵ ژوئیه به تهران پرواز کرد و تضمین کرد که اولین عملیات مشترک سیا، اس آی اس و شبکههای ایرانیان مثمر ثمر خواهد بود.[۱۱] اما اشرف در تهران هنوز عنصر نامطلوب شمرده میشد و ورود او شک برانگیز شد. مقامات جلوی دیدار او با شاه را گرفتند و پنج روز بعد او را به اروپا پس فرستادند، اما او فرصتی یافت تا پاکت را به زن برادرش، ملکه ثریا، بدهد.[۱۴] بدین ترتیب اشرف پیام آور به برنامه ریزان خارجی شد، و برادرش را جریان کودتای قریبالوقوع به نفع او قرار داد.[۱۱] مشخص نیست سیا همچنان به یاری اشرف اتکا کرده باشد. به نوشته یک روزنامه در اوایل اوت هندرسن، اشرف و الن دالس همگی همزمان در سوئیس بودهاند. شاهد دیگری که قویاً مؤید همکاری نزدیک اشرف با آمریکاییهاست یک مکالمه تلفنی در اواخر ژوئیه بین برادران دالس است که در آن جان فاستر از الن دربارهٔ این طرح میپرسد، و او جواب میدهد شاه جوان ممکن است در لحظه آخر پا پس بکشد ولی خواهرش پذیرفته که برود.[۱۴]
فعالیتهای بینالمللی و حقوق بشری
[ویرایش]اشرف پهلوی ریاست کمیته ایرانی حقوق بشر و ریاست هیئت نمایندگی سیاسی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از ۱۳۴۵ به بعد را بر عهده داشت و در پی دستیابی به مقام دبیر کلی سازمان ملل نیز بود که بدان نائل نشد.[نیازمند منبع] او در سال ۱۹۶۵ به ریاست کمیسیون سالانه حقوق بشر سامان ملل متحد رسید و یکی از سه زنی است که از سال ۱۹۴۸ تاکنون این مقام را بر عهده داشته است.[۱۵] در زمان تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸، کشورهای غربی نقش مسلط را در تدوین آن داشتند ولی با بروز استعمارزدایی توازن قوا در سازمان ملل به سوی کشورهای غیرغربی جابهجا شد و این کشورها خواستههای خود را در خصوص اعلامیه پی میگرفتند. اشرف در مقام رئیس این کمیسیون سخنگویی مطمئن، سرسخت و پرتکاپو برای جهان سوم بود. با وجود شیوه زندگیش، همبستگی او با جنوب جهانی محرومیت زده بود. بیست سال پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، نخستین کنفرانس بینالمللی حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال ۱۹۶۸ در تهران برگزار شد و اشرف ریاست این کنفرانس را برعهده داشت. شاه و اشرف شدیداً منتقد اعلامیه حقوق بشر بودند و خواستار این بودند که در آن اصلاحاتی صورت گیرد تا بر توسعه اقتصادی تأکید بیشتری صورت گیرد و حقوق مدنی و سیاسی در آن تقلیل یابد. او در سخنرانی افتتاحیه خود اعلامیه حقوق بشر را دستسازی نامربوط از یک عصر سپری شده تصویر کرد و قویا پیشنهاد کرد که سند جدیدی برای رسیدگی به نیازهای یک نظم پخته پسااستعماری مورد نیاز است. پس از کنفرانس تهران، اشرف جایگاه خود را به عنوان مبشر ایدئولوژی جدید حقوق جهان سوم مستحکم کرد. همچنان که النور روزولت چهره نمادین فاز اول سازمان ملل بود، اشرف نماد یک سازمان ملل شدیداً متفاوت و یک مفهوم شدیداً تجدیدنظر شده از حقوق بشر بود. او در یک سخنرانی در مجمع عمومی در سال ۱۹۷۷، «کشورهای معینی که گرایش دارند به دیگران در خصوص حقوق مدنی و سیاسی درس بدهند» را شدیداً مذمت کرد. او بر گسل سیاسی «شمال جنوب» به عنوان بنیادیترین تقسیمبندی در برنامه سازمان ملل تأکید کرد و نتیجه گرفت که غرب «واقعیتهای جهان را که متعلق به آنها نیست» را از یاد برده است. به گفته او «حقوق فردی» ناز و نعمتی است که «جنوب» جهانی استطاعت آن را ندارد. او استدلال کرد «در حالی که کشورهای غربی بر حقوق فرد تأکید میکنند کشورهای در حال توسعه به فکر حقوق همه مردمان اند.» حقوق دیگر جهان شمول نیستند، چرا که «شمال» و «جنوب» در یک جهان به سر نمیبرند.[۱۶]
اشرف ریاست کمیته رابط مشورتی بین المللی یونسکو برای بی سوادی را بر عهده داشت.[۱۷][۱۸]
اشرف در راستای این خدمات اجتماعی و در واقع انجام برخی مذاکرات سیاسی و… به دعوت صلیب سرخ به کشورهای مختلفی سفر کرد؛[نیازمند منبع] از جمله سفر به شوروی در بهار ۱۳۲۵ با عنوان بازدید از بیمارستانهای روسیه و ملاقات با استالین، سفر به انگلستان، سوئد، آمریکا، هندوستان، پاکستان، چین، کره شمالی و کشورهای آفریقایی که عمدتاً بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود. او در این سفرها با بسیاری از سیاستمداران از جمله بوتو، جواهر لعل نهرو، گاندی، استالین، مارشال تیتو، هایلا سلاسی، جان اف کندی، چائوشسکو و سوهارتو دیدار داشت.
در سال ۱۹۷۷، یک شب که اشرف پس از قمار در کازینویی در کن، جنوب فرانسه، به خانه برمیگشت دو مرد مسلح با تفنگهای نیمه خودکار به رولزرویس او آتش گشودند که باعث مرگ ندیمه و زخمی شدن راننده او شد.[۱۹] به خود اشرف آسیبی نرسید.[۲۰]
اشرف پهلوی بر این باور بود که ناآرامی انقلاب «در خلال یک هجوم خبری مستمر بیبیسی بر ضد شاه صورت گرفت که تقریباً وجه دیگر بود از حملاتی که چند دهه قبل بر ضد پدرم انجامشد.»[۲۱]
فعالیتهای زنان
[ویرایش]اشرف پس از ازدواج با احمد شفیق در ۱۳۲۲، بنیاد خدمات اجتماعی را راهاندازی کرد. در اواخر ۱۳۲۶ سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی تحت ریاست محمدرضا و نیابت اشرف احداث شد. شورای عالی جمعیت زنان ایران نیز در اسفند ۱۳۲۷ به ریاست اشرف تشکیل شد. وی همچنین ریاست جمعیت زنان صلحجو، سازمان زنان، کمیسیون مقام زن وابسته به سازمان ملل متحد[۲۲] و نیابت ریاست کمسیون مبارزه با بیسوادی در ۱۳۴۲ را برعهده داشت.[نیازمند منبع] او عضو مادام العمر و فعال در شورای بینالمللی زنان بود.[۲۳]
اشرف پهلوی به عنوان عضوی از هیئت حاکمهٔ ایران در اعمال برخی تغییرات در قوانین مربوط به زنان از جمله قانون حمایت از خانواده نقش مهمی داشت.[۲۴] در اسفندماه ۱۳۳۷، شورای عالی جمعیتهای زنان ایران به ریاست اشرف پهلوی تأسیس شد. این شورا با اتحاد ۱۷ جمعیت مبارزه زنان موجود در کشور و با شرکت ۵۰ عضو مؤسس به فعالیت پرداخت.[۲۵] پس از مدتی این شورا به عضویت شورای بینالمللی زنان درآمد و به تطبیق فعالیتهای جمعیتهای زنان در نقاط مختلف پرداخت. این شورا پس از هشت سال فعالیت، به دلیل عدم موفقیت منحل شد. از سال ۱۹۶۱ به بعد، اشرف ریاست همه کنشگریهای رسمی زنان مورد حمایت دولت را برعهده داشت.[۲۳] سازمان زنان ایران که اشرف آن را در نوامبر ۱۹۶۶/ ۱۳۴۵ تأسیس کرد، مهمترین سازمان مربوط به حقوق زنان در عصر پهلوی بود. با این که ساختار سازمان زنان به وضوح نشان دهنده خویشاوندسالاری و وابستگی به شاه است، این سازمان بهبودهای بسیاری را برای زنان در ایران پیاده کرد.[۲۶] اساس آن بر پایه انجام اهداف مربوط به اصلاحات ارضی و انقلاب سفید شاه قرار داشت.[۲۷] اشرف میخواست یک سازمان واحد جایگزین همه دیگر انجمنهای زنان شود.[۲۳] ۵۵ انجمن موجود زنان خود را در این سازمان ادغام کردند. اشرف قصد خود را ایجاد برابری بین جنسیتها اعلام کرد. سازمان زنان در بهبود چهره بینالمللی حکومت ایران و تبلیغ ارتقاها در حقوق و جایگاه زنان ایران نقش اساسی داشت. اشرف یک چک دو میلیون دلاری برای کمک سازمان زنان به برنامههای زنان سازمان ملل داد و متعهد به حمایت بیشتر از آن شد.[۲۵]
تبعید و مرگ
[ویرایش]اشرف پهلوی که در سازمان ملل کار میکرد در اوت ۱۹۷۸، بر سر راه خود به اتحاد شوروی برای شرکت در یک کنفرانس سازمان بهداشت جهانی در ایران توقف کرد که آخرین حضور او در ایران بود. شاه به او اصرار کرد که ایران را ترک کند.[۲۸] اشرف پهلوی با حمایت خود بانی تأسیس بنیاد مطالعات ایران بود.[۲۹]
او دارای ثروت تخمینی ۷۰۰ میلیون دلار بود. او به هنگام مرگ ۵٫۶ میلیون دلار پول نقد در بانک، جواهراتی با ارزش دهها میلیون دلار و املاکی در فرانسه، کالیفرنیا، کلرادو، نیویورک و سینت مارتن در کارائیب داشت.[۳۰] پس از تبعید به آمریکا، اشرف در ویلایی در ژوان لوپن در نیس فرانسه و منزل خود در شماره ۲۹ بیکمن پلیس در منهتن، نیویورک سیتی اقامت داشت. این خانه هشت طبقه که دارای یک سرداب شراب، یک تالار ضیافت و هشت شومینه هیزمی بود[۳۰] در سال ۲۰۱۴، با قیمتی بالغ بر ۴۹ میلیون دلار رکورددار گرانترینِ خانهها در نیویورک، منطقهٔ جنوب پارک مرکزی بوده است.[۳۱]
اشرف پهلوی در ۱۷ دی ماه ۱۳۹۴ خورشیدی در منطقه مونتکارلو واقع در شاهزادهنشین موناکو[۳۲] به دلیل کهولت سن و به مرگ طبیعی درگذشت.[۳۳] رضا پهلوی در صفحه رسمی خود در فیسبوک با اعلام این خبر نوشته است:
از درگذشت عمه عزیزم شاهدخت اشرف پهلوی بسیار متأثر و متألم شدم. خاطرات بسیاری از دوران کودکی تا به امروز از ایشان برایم به یادگار مانده است.» خسرو اکمل مدیر سابق تشریفات دربار شاه در گفتگو با بیبیسی تأیید کرد که اشرف پهلوی بعد از ظهر پنجشنبه به وقت محلی به دلایل طبیعی درگذشت. او از بیماری آلزایمر رنج میبرد.
مراسم تدفین اشرف پهلوی، روز پنج شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ در گورستان موناکو برگزار شد. در مراسم تدفین او اعضایی از خاندان پهلوی همچون فرح پهلوی، غلامرضا پهلوی و منیژه جهانبانی (همسر غلامرضا پهلوی) شرکتداشتند.
دیدگاهها
[ویرایش]استدلال حقوق بشری اشرف پهلوی که بازتاب دهنده استدلال یک حکومت استبدادی سکولار بود این بود که گرچه ایران بهطور کلی طرفدار مدرنیته و دموکراسی است و از «اصول» سیاستهای دموکراتیک تجلیل میکند ولی خواستار این است که دنیا شرایط خاص آن را بپذیرد، و این که جوامع جهان سوم لازم دارند شیوههای کاملاً متفاوتی برای بهکارگیری و مفهوم سازی حقوق بشر و دموکراسی داشته باشند، و خودمختاری و حاکمیت دولت باید بر حقوق انسانی شهروندان اولویت داشته باشد. او از این که اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر به خصوصیتها و تفاوتهای محلی بیتوجهی کرده انتقاد کرد و آن را به این خاطر از نظر فرهنگی امپریالیستی خواند. از دیدگاه او اجرای حقوق بشر و سیاستهای دموکراتیک برای ایران در این دوره از تمدن آن نامناسب است.[۳۴]
اتهامها
[ویرایش]اشرف پهلوی بیش از هر زنی در تاریخ معاصر ایران، «سوژه جوکهای جنسی، متهم به بیبند و باری و حتی خیانت به منافع ملی» بوده است.[۳۵] در برخی موارد، دشمنیهای سیاسی، اغراق و تمسخر در ایراد اتهامات و شایعات نقش داشتهاند اما هیچگاه سندی رسمی برای صحه نهادن بر این شایعات منتشر نشد.[۳۵]
اتهام به فساد مالی
[ویرایش]اشرف نماد بسیار مشهود فساد حکومت شده بود.[۳۶] در کتاب خاطرات اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی آمده که ارتشبد فتحالله مین باشیان، در جلسهای با وزیر دارایی پیشنهاد داده بوده که کمک مالی که به افسران ارتش میشده تا برای مداواهای خاص به خارج بروند افزایش یابد و در بحث بر سر این قضیه گفته بوده: «این کار اگر با هزینههای فسق و فجور والاحضرت اشرف مقایسه شود، مثل قطرهای در اقیانوس است».[۳۷]
شوکراس به نقل از پرویز راجی، آورده است که در هنگام انقلاب، شاه از خواهرش اشرف خواسته بود که کشورش را ترک کند، چرا که او به سمبل فساد و زیادهخواهیهای خاندان پهلوی مبدل شده بود. دیوارها و کف اتاقهای کاخ او که اخیراً نوسازی و تزئین شده بودند، کاملاً برهنه گشت. قالیها و تابلوها بستهبندی شده و به یکی از خانههای اشرف (شاید در ژوانلهپن، شاید به خانهٔ پسرش، شهرام در لندن، شاید به جزیرهٔ متعلق به او در سیشلز) منتقل شده باشد. پسر دیگرش، در یکی از شبهای اکتبر ۱۹۷۸ که در کاخ مادرش شام را صرف میکرد، رو به تابلویی که هنوز به دیوار آویخته بود گفت: «این یکی را فراموش کردهاند بردارند».[۳۸]
اردشیر زاهدی، وزیر امور خارجهٔ امیرعباس هویدا، گفته بود که نخستوزیر وقت با پرداخت مبلغ ۳۵۰ هزار دلار برای مخارج شخصی به شاهدخت اشرف، موافقت کرده بوده. زاهدی، اشرف پهلوی را متهم کرده بود که میخواسته یکی از معشوقان خود را به جلسات سازمان ملل ببرد و این معشوق برای همراهی در چنین سفری، سیصد هزار دلار طلبیده است.[۳۹][۴۰]
سیا در گزارشی دربارهٔ فساد خاندان پهلوی مینویسد: «اخیراً رئیس یکی از بزرگترین بانکهای ایران به یکی از مقامات سفارت گفته که چندی پیش، توجه شاه را به یکی از معاملات اشرف جلب کردهبود. گفته بود اگر جزئیات این معامله علنی شود، بازتاب منفی خواهد داشت. شاه به این گزارش توجهی نکرد. رئیس بانک میگفت اگر کسی دیگر جز اشرف این کار را کرده بود، ده سال حبسمیکشید».[۴۱]
شهرام، پسر ارشد شاهدخت اشرف، در آن روزها به عنوان دلال و کار چاقکن شهره بود. سازمان سیا معتقد بود، شهرام در برخی زمینهها، راه مادرش را دنبال میکند و در تهران به عنوان کار چاقکن شهرت بدی پیدا کرده و در حدود بیست شرکت مختلف صاحب سهم است… بیپرواترین و لاابالیترین عمل او فروش آثار ملی و عتیقههای مملکت بود.»[۴۲][۴۳]
به سال ۱۹۷۹ نیویورک تایمز گزارش داد که سندی مورخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ از دفتر اشرف پهلوی هست که درخواست انتقال ۷۰۸ هزار دلار از حساب شخصیش در بانک ایران به حساب شخصیش در بانک مشترکالمنافع سوئیس در ژنو تحت کد واژه «Sapia» منتقلشود.[۴۴]
اتهام به قاچاق مواد مخدر
[ویرایش]اشرف متهم شده بود که در قاچاق مواد مخدر دست دارد و منتقدین حکومت پهلوی او را با سازمانهای جنایی بینالمللی مرتبط میکردند.[۴۵] او همواره این شایعه را رد میکرد.[۴۶] در سال ۱۹۶۷، چمدان اشرف هنگام خروج او از فرودگاه ژنو مورد تجسس پلیس ضد مواد مخدر سوییس قرار گرفت که بنا بر اتهام مقادیر زیادی از هروئین پیدا کردند. او به خاطر برخورداری از مصونیت دیپلماتیک مورد تعقیب قضایی قرار نگرفت، ولی رسانههای بینالمللی عمیقاً این رخداد را مورد پوشش قرار دادند که باعث بروز یک رسوایی شد. روزنامههای سوییسی و فرانسوی خبر دربارهٔ این واقعه را پراکنده کردند، گرچه توضیحات رسمی، مخصوصاً از سوی هواداران سلطنت پهلوی مورد مناقشه مانده است. اشرف در این خصوص از حکومت آمریکا استمداد طلبید.[۴۵][۴۷][۴۵][۴۸] در یکی از موارد، روزنامه لوموند، اشرف پهلوی را به قاچاق تریاک متهم کرد که باعث شد وی از آن روزنامه به دادگاه فرانسه شکایت کند و به حکم دادگاه برای ایراد افتراء از روزنامهٔ لوموند غرامت بگیرد.[۴۵] در سال ۱۹۶۴ در آستانه بازدید محمدرضا شاه از پردیس دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، دانشجویان ایرانی مستقر در واشنگیتن نامه ای را از سازمانی که خود را «فدراسیون بینالمللی آموزش مواد مخدر» میخواند پخش میکردند که خطاب به رئیس دانشگاه کالیفرنیا هشدار میداد شاه از قاچاقچیان مواد پول گرفته و خواهرش در فرانسه بابت قاچاق هروئین بازداشت شده. وزارت امور خارجه آمریکا در پاسخ به این اتهامات در نامه ای به کنسولگری ایران در سان فرانسیسکو همتای ایرانی خود را مطمئن ساخت اداره فدرال مواد مخدر آمریکا هرگز چیزی از این سازمان نشنیده و «هیچ سابقه ای به هیچ وجه از منفعت تجاری شاه در مواد مخدر، یا چنین حادثه ای در خصوص شاهدخت اشرف» ندارد.[۴۹] به گزارش واشینگتن پست از قول برخی منابع ایرانی اشرف و تعدادی از مقامات حکومت سابق ایران عمیقاً در کسبوکار مواد مخدر درگیر بودند و یک باند رقیب قاچاق مواد مخدر در سو قصد به اشرف در جنوب فرانسه در سال ۱۹۷۷ درگیر بوده است.[۵۰] با این که واشینگتن پست مجبور شد چند هفته اصلاحیه ای منتشر کند و اذعان کند «شواهد قابل توجهی» درباره گزارش ها در خصوص هرویین داشتن اشرف در فرودگاه ژنو ندارد، این قضیه به بحث پیرامون زندگی خصوصی اشرف دامن زد.[۵۱] کمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷، واشینگتن پست تأکید کرد گمانهزنی رایج در خصوص درگیر بودن اشرف در تجارت تریاک صداقت تلاش دولت برای ریشهکنی فساد در سطوح بالای دولت ایران را زیر سؤال میبرده است.[۴۹]
زندگی شخصی
[ویرایش]اشرف در سن ۱۷ سالگی به توصیهٔ پدرش رضاشاه پهلوی با علی قوام پسر قوامالملک شیرازی ازدواج کرد که بعد از شهریور ۱۳۲۰ این ازدواج به طلاق انجامید. ثمرهٔ آن هم پسری بهنام شهرام پهلوینیا بود.
در سال ۱۳۲۲ اشرف برای همراهی فوزیه عازم مصر شد که در آنجا با احمد شفیق آشنا شد، این آشنایی به ازدواج منجر شد که البته چند سالی بیشتر دوام نیافت و این زوج در سال ۱۳۲۹ یعنی نه سال پیش از طلاق رسمی یکدیگر را ترک کردند. ثمرهٔ این ازدواج دو فرزند به نامهای شهریار شفیق (که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ترور و کشته شد) و آزاده شفیق بود. احمد شفیق مدتی رئیس کل شرکت هواپیمائی کشوری میشود و بعدها به تجارت میپردازد و مدتی بعد بر اثر سرطان فوت میکند.
اشرف در دههٔ ۱۳۴۰ با جوان تحصیلکردهای به نام مهدی بوشهری در پاریس ازدواج کرد.
در هنر عامه
[ویرایش]در سال ۱۹۷۷، اشرف پهلوی سوژهٔ یکی از کارهای اندی وارهول، از تأثیرگذارترین هنرمندان معاصر سده بیستم بود، که او را با لبهایی به رنگ قرمز براق و موهایی سیاه تصویر کرد.[۱۲]
یادمانها
[ویرایش]- کتابخانه کالج وادهام دانشگاه آکسفورد تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به افتخار اشرف پهلوی نامگذاری شده بود. پس از انقلاب، نام کتابخانه به فردوسی تغییر دادهشد.[۲۴]
کتابشناسی
[ویرایش]در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸، سه کتاب با ترجمهٔ اشرف پهلوی از سوی انتشارات فرانکلین با همکاری دو ناشر دیگر منتشر شد. بهگفتهٔ همایون صنعتیزاده (مدیر فرانکلین) و نیز افراد دیگر، هیچکدام از این کتابها را خودِ اشرف ترجمه نکرده بود.[۵۲] این سه کتاب عبارتاند از:
- مادر و بچه، بنیامین اسپاک، ترجمهٔ اشرف پهلوی، تهران: کتابفروشی ابن سینا با همکاری فرانکلین، ۱۳۳۷
- نخستین سال زندگی کودک، بنیامین اسپاک، ترجمهٔ اشرف پهلوی، تهران: انتشارات امیرکبیر با همکاری فرانکلین، ۱۳۳۸
- فن پرستاری، هلن گیل، ترجمهٔ اشرف پهلوی، تهران: کتابفروشی ابن سینا با همکاری فرانکلین، ۱۳۳۷
اشرف پهلوی کتاب خاطرات خود را به نام چهرههایی در یک آینه منتشر کرد و تاکنون کتابها و مقالات متعددی در مورد او به رشتهٔ تحریر درآمده است که از آن جمله میتوان از کتاب این سه زن اثر مسعود بهنود نام برد.
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ Obseques d Ashraf Pahlavi: Farah Diba en deuil, adieu discret a la soeur du Shah, Purepeople
- ↑ دو روی سکه حیات سیاسی و زندگی پرماجرای اشرف پهلوی، رادیو فردا
- ↑ متن کامل مصاحبه واشینگتن پست با اشرف پهلوی در 1359، ایرانوایر
- ↑ In Era of Iconoclasts, Imagination Took Wing on Beekman Place, The New York Times
- ↑ تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد مصاحبه با محمد یگانه نوار شماره ۱۵
- ↑ اشرف پهلوی، فرزند پر گفتگوی رضاشاه، بیبیسی فارسی
- ↑ https://archive.org/details/facesinmirrormem00pahl/page/n4/mode/1up
- ↑ https://www.omuor.com/files/UserFiles/سیاسی/دانلود کتاب چهره هایی در آینه خاطرات اشرف پهلوی.pdf
- ↑ Hakakian, Roya (۷ دی ۱۳۹۶). "The Iran-Saudi Arabia Rivalry Has a Silver Lining". نیویورک تایمز (به انگلیسی). Retrieved 27-12-2017.
{{cite web}}
: Check date values in:|بازبینی=
و|تاریخ=
(help) - ↑ "Camelia Entekhabifard - Prince Reza's 60th Birthday: The Horizon for Iranian Women's Presence in the Country's Future". Asharq AL-awsat (به انگلیسی). Retrieved 2023-01-04.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ Rahnema, A. (2014). Behind the 1953 Coup in Iran: Thugs, Turncoats, Soldiers, and Spooks. Cambridge University Press. p. 32-76. ISBN 978-1-107-07606-8. Retrieved 2024-01-16.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ «پلنگ سیاه» یا داستان یک زن در جامعه سنتی، بیبیسی فارسی
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ Gasiorowski, Mark J. (1987). "The 1953 Coup D'etat in Iran". International Journal of Middle East Studies. 19 (3): 261–286. ISSN 0020-7438.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ Ruehsen, Moyara de Moraes (1993). "Operation 'Ajax' Revisited: Iran, 1953". Middle Eastern Studies. 29 (3): 467–486. ISSN 0026-3206.
- ↑ DPI Press Kit
- ↑ Burke, Roland (2008). "From Individual Rights to National Development: The First UN International Conference on Human Rights, Tehran, 1968". Journal of World History. 19 (3): 275–296. ISSN 1045-6007.
- ↑ unesdoc.unesco.org https://unesdoc.unesco.org/ark:/48223/pf0000058948. دریافتشده در ۲۰۲۴-۱۱-۰۱. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ Jones, Phillip W. (1990). "Unesco and the Politics of Global Literacy". Comparative Education Review. 34 (1): 41–60. ISSN 0010-4086.
- ↑ Grimes، William (۲۰۱۶-۰۱-۰۸). «Ashraf Pahlavi, Twin Sister of Iran's Last Shah, Dies at 96» (به انگلیسی). The New York Times. شاپا 0362-4331. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۲-۲۹.
- ↑ «Gunmen Try to Kill Shah's Sister» (به انگلیسی). Washington Post. شاپا 0190-8286. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۲-۲۹.
- ↑ اشرف، احمد (۱۳۷۴). «توهم توطئه». گفتگو. تهران. تابستان (۸): ۷ تا ۴۶. دریافتشده در ۴ ژوئن ۲۰۱۴.
- ↑ https://media.un.org/photo/en/asset/oun7/oun7766101
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ Welslau, Hannah (2023-01-03). "Buying modernization. Western NGOs and gender politics in Pahlavi Iran". British Journal of Middle Eastern Studies (به انگلیسی): 1–17. doi:10.1080/13530194.2022.2164479. ISSN 1353-0194.
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ اشرف پهلوی و تأثیر سرنوشتساز یک کروموزوم ایگرگ، بیبیسی فارسی
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ Foundation، Encyclopaedia Iranica. «FEMINIST MOVEMENTS iii. IN THE PAHLAVI PERIOD». iranicaonline.org (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۹-۰۵.
- ↑ Bakhshizadeh, Marziyeh (2018). "Women's Rights in Iran and CEDAW: a Comparison". Changing Gender Norms in Islam Between Reason and Revelation (1 ed.). Verlag Barbara Budrich. p. 61–100. ISBN 978-3-86388-735-3. JSTOR j.ctv8xnfv0.6. Retrieved 2024-08-30.
- ↑ نیلوفر کسری، زنان ذینفوذ خاندان پهلوی، با مقدمه باقر عاقلی
- ↑ Mitchell، Henry (۱۹۸۰-۰۴-۲۵). «The Princess in Exile» (به انگلیسی). Washington Post. شاپا 0190-8286. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۲-۲۹.
- ↑ https://fis-iran.org/fa/about/trustees
- ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ Small, Eddie (2020-06-03). "Legal Battle Continues Over Princess Ashraf Pahlavi's Midtown Townhouse". The Real Deal (به انگلیسی). Retrieved 2023-12-05.
- ↑ http://www.nytimes.com/2014/09/09/nyregion/for-iconoclasts-of-decades-past-design-took-wing-on-secluded-beekman.html
- ↑ اشرف پهلوی درگذشت, BBC
- ↑ Ashraf Pahlavi, Sister of Iran’s Last Shah, Defender and Diplomat, Dies at 96The New York Times
- ↑ فرجی، علی میرسپاسی و مهدی. «ماهنامه بنیاد و سیاستزدایی از غربزدگی». IranNamag. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۸-۳۰.
- ↑ ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ اشرف پهلوی، زنی که قدرت رهبری اش را به سخره گرفتند، ایرانوایر
- ↑ Grimes، William (۲۰۱۶-۰۱-۰۸). «Ashraf Pahlavi, Twin Sister of Iran's Last Shah, Dies at 96» (به انگلیسی). The New York Times. شاپا 0362-4331. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۲-۲۹.
- ↑ "درگذشت فرمانده نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی". Retrieved 2010-03-19.
- ↑ شوکراس، آخرین سفر شاه، 9-10.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 325.
- ↑ Milani، The Persian Sphinx، 248-249.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 347.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 347.
- ↑ Milani، The Persian Sphinx، 265.
- ↑ Jude Klemesrud. "Deposed Shah's Sister, in Heavily Guarded Luxury, Tells of her Life-in-Exile: Security Guards with Dog 'Comfortable' Financial Situation". New York Times (1857-Current file) 22 April 1980
- ↑ ۴۵٫۰ ۴۵٫۱ ۴۵٫۲ ۴۵٫۳ Ghiabi, M. (2019). Drugs Politics: Managing Disorder in the Islamic Republic of Iran. Online access: NCBI NCBI Bookshelf. Cambridge University Press. p. 61. ISBN 978-1-108-47545-7. Retrieved 2024-08-30.
- ↑ "Ashraf Pahlavi". The Times & The Sunday Times. 2016-01-19. Retrieved 2024-11-01.
- ↑ "Foreign Relations of the United States, 1969–1976, Volume E–4, Documents on Iran and Iraq, 1969–1972". Office of the Historian. 1972-04-14. Retrieved 2023-12-29.
- ↑ "Telegram 2080 From the Embassy in Iran to the Department of State". Historical Documents. Office of the Historian, Foreign Service Institute. 1972-04-11. Retrieved 2024-11-01.
- ↑ ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ Gingeras, Ryan (2012). "Poppy Politics: American Agents, Iranian Addicts and Afghan Opium, 1945-80". Iranian Studies. 45 (3): 315–331. ISSN 0021-0862.
- ↑ Branigin، William (۱۹۷۹-۰۱-۱۷). «Pahlavi Fortune: A Staggering Sum» (به انگلیسی). Washington Post. شاپا 0190-8286. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۲-۲۹.
- ↑ Guerrero, J.G. (2016). The Carter Administration and the Fall of Iran’s Pahlavi Dynasty: US-Iran Relations on the Brink of the 1979 Revolution. Palgrave Macmillan US. ISBN 978-1-137-59873-8. Retrieved 2024-11-01.
- ↑ عظیمی، میلاد. «برو یک مدیر خوب بیاور، کارت راه میافتد». یادنامهٔ همایون صنعتیزاده: ص۲۷۶–۲۷۷.
منابع
[ویرایش]- شوکراس، ویلیام (۱۳۸۱). آخرین سفر شاه. ترجمهٔ عبدالرضا هوشنگ مهدوی. تهران: پیکان. شابک ۹۶۴-۳۲۸-۲۳۴-۱.
- میلانی، عباس (۱۳۸۰). معمای هویدا. تهران: اختران. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۱۴-۵۹-۰.
- Milani, Abbas (2000). The Persian sphinx: Amir Abbas Hoveyda and the riddle of the Iranian Revolution: a biography (به انگلیسی). London New York: I.B. Tauris.
پیوند به بیرون
[ویرایش]- افراد ایرانی مازندرانیتبار
- افراد در ایران پهلوی
- افراد مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ ایران
- اهالی استان مازندران
- اهالی تهران
- ایرانیتبارهای مهاجرتکرده به فرانسه
- ایرانیهای مهاجرتکرده به موناکو
- تبعیدشدگان اهل ایران
- تبعیدشدگان مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ ایران در ایالات متحده آمریکا
- تبعیدشدگان مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ ایران در فرانسه
- تبعیدشدگان مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ ایران در موناکو
- خاطرهنویسان اهل ایران
- خاکسپاریها در موناکو
- خانواده پهلوی
- درگذشتگان ۱۳۹۴
- درگذشتگان ۲۰۱۶ (میلادی)
- دریافتکنندگان نشان آریامهر
- دریافتکنندگان نشان پرچم سرخ کار
- دریافتکنندگان نشان هفتپیکر
- دودمان پهلوی
- دور از وطنهای اهل ایران در ایالات متحده آمریکا
- دور از وطنهای اهل ایران در فرانسه
- دوقلوهای اهل ایران
- دیپلماتهای اهل ایران
- زادگان ۱۲۹۸
- زادگان ۱۹۱۹ (میلادی)
- زنان دودمانهای پادشاهی اهل ایران
- شاهدختهای پهلوی
- شاهزادگان پهلوی
- مترجمان به فارسی
- مهاجران ایرانی به ایالات متحده آمریکا
- نویسندگان زن اهل ایران
- نویسندگان سیاسی اهل ایران